بهروز نصرت زاده

خیانت؛ زخمی که خود خیانتکار را نیز می سوزاند

خیانت فریادی خاموش است از دلِ زخم‌های بی‌شفا... گاهی نه برای یافتن کسی جدید، بلکه برای یافتن تکه‌های گم‌شده‌ی خود در آینه‌ی رابطه‌ای فرسوده، شاید این پایانِ مسیر نباشد بلکه شروعِ دردی باشد که درمانش نه با سرزنش که با شنیدنِ حقیقتِ ناگفته‌ها ممکن است
کد خبر : 35268
تاریخ انتشار : جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۶

بهروز نصرت زاده روانشناس بالینی با ارسال یادداشتی به تحریریه مهردنا نوشت؛ 

خیانت فقط عبور از مرزهای وفاداری نیست، بلکه نشانه‌ای از دردهای پنهان، نیازهای بی‌پاسخ و احساس‌هایی است که در رابطه، سال‌ها نادیده گرفته شده‌اند. گاهی کسی که خیانت می‌کند، دنبال یک نفر جدید نیست؛ دنبال بخشی از خودش است که در رابطه فعلی احساس کرده از دست رفته.

خیانت تنها زخمی بر رابطه نیست، بلکه زخمی در روان خود فرد خیانت‌کار هم به جا می‌گذارد. بسیاری تصور می‌کنند کسی که خیانت می‌کند، بی‌احساس یا بی‌تفاوت است، اما واقعیت پیچیده‌تر از این‌هاست. وقتی فردی مرتکب خیانت می‌شود، حتی اگر در لحظه احساس قدرت یا آزادی کند، اغلب در ادامه با موجی از احساس گناه، سردرگمی و بی‌ارزشی روبه‌رو می‌شود. این احساس گناه، اگر نادیده گرفته شود، به‌تدریج در روان او ته‌نشین شده و به شکل اضطراب یا افسردگی خود را نشان می‌دهد.

فرد خیانت‌کار ممکن است خودش را بابت شکستن اعتماد، فریب دادن، یا حتی نابود کردن چیزی که روزی برایش مهم بوده سرزنش کند. این خودسرزنشگری مزمن، ذهن را درگیر چرخه‌ای معیوب از احساس شرم، ترس از افشا، و بی‌اعتمادی به خود می‌کند. همین فرآیند روانی، به‌ویژه اگر با انکار یا پنهان‌کاری همراه شود، می‌تواند پایه‌گذار افسردگی شود.

در درونِ بسیاری از کسانی که خیانت کرده‌اند، جنگی بی‌صدا جریان دارد: از یک طرف تلاش برای توجیه رفتار، و از طرف دیگر، صدای درونیِ وجدان که مدام قضاوت می‌کند. این تضاد، سطح بالایی از استرس روانی ایجاد می‌کند. آن‌ها ممکن است دچار بی‌خوابی، کاهش تمرکز، بی‌علاقگی به زندگی یا حتی احساس پوچی شوند. خیانت، اگرچه در ظاهر ممکن است راه فراری به نظر برسد، اما در واقع آغاز تنشی‌ست که روان را فرسوده می‌کند.

در بسیاری موارد، افسردگی و اضطرابی که پس از خیانت شکل می‌گیرد، نه تنها فرد را از درون می‌شکند، بلکه توان ادامه دادن حتی به همان رابطه‌ی جایگزین را هم از او می‌گیرد. چرا که خیانت، برخلاف تصور، آزادی نمی‌آورد؛ بلکه بار سنگینی از تضادهای درونی به همراه دارد که تا زمانی که با صداقت، پذیرش مسئولیت و گفت‌و‌گوی واقعی مواجه نشود، درون فرد باقی می‌ماند و او را آزار می‌دهد.

درمان خیانت با سرزنش شروع نمی‌شود؛ با سؤال پرسیدن، گفت‌و‌گو و روبه‌رو شدن با حقیقت آغاز می‌شود. باید دید چه چیزی در رابطه از دست رفته بوده، چه خواسته‌هایی نادیده گرفته شده، و آیا هنوز می‌توان دوباره از نو ساخت یا نه. گاهی خیانت نشانه این است که رابطه مدت‌ها پیش از آن، در سکوت تمام شده.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 6 در انتظار بررسی : 2 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.