درود بر جناب ولایتی و قلم توانایش
اما جناب ولایتی این اقای شهرخ پور عشقش اینه که در مورد انتقادش از دکتر روشنفکر بزرگ.نمایی بشه تا بتواند با خود شیرینی از زارع و نظری رانت بگیره
شهرخ پور فقط دنبال منافعشه کاری به چپ , راست , گرمسیر و سردسیر هم نداره
اصلاح طلبی یا منفعت طلبی در بویراحمد/ «دگماتیسم» را با شجاعت اشتباه نگیرید!
فردی در راس این جایگاه مهم قرار گیرد که خودش را متعلق به همه وخادم همه بداند و بتواند در کنار استاندار عزیز فرصتی را برای توسعه استان وشهرستان ودر سطح ملی فراهم نماید نه اینکه خود مانع توسعه باشد.
مهر دنا/ وحید ولایتی- اگر بخواهیم یک نگاه اجمالی به تاریخ بیاندازیم، خلقت بشر با رویکرد اصلاح و رسیدن به سر منزل مقصود که همانا سعادت انسانها میباشد، همراه بوده وهست.
رسالت همه انبیاء الهی اصلاح امور جامعه با محوریت انسانها بوده و به درازی تاریخ فهم حق وناحق به جعل وآگاهی، معنای متفاوت داشته است ودر شرایط جدید وتاثیرات تکنولوژی بر زندگی ویک نگاه کلی به اینکه انسان یک موجودی سیاسی واجتماعی میباشدنیز معنای جدیدی بخود گرفته است.
در شرایط فعلی وخصوصا «بعد از شکل گیری انقلاب اسلای ایران شاهد دستاوردهای بسیار عظیمی در عرصه سیاسی در سطوح مختلف بودهایم. وحداقل این دستاوردهااین بود که سطح آگاهی در لایههای مختلف جامعه بالا رفته است ودیگر مثل گذشته اکثریت در بند وحصراقلیت نیستند.
هرچند که متاسفانه (بعضا» مثلث زر وزور و تزویر، هنوز در بعضی جاها کار ساز واثرگذار هست) اما قاطبه مردم به برکت نظام جمهوری اسلامی به این سطح از آگاهی رسیدهاند که خودشان سرنوشت خودشان را مشخص نمایندوتکریم انسانیت انسانها در کلام وحی کاملا «مشخص میباشد، انجا میفرماید: ولقد خلقنا الانسان فی احسن التقویم، بیانگر این هم است ودر جایی دیگر که میفرماید: ان الله لا یغیرو مابقوم حتی یغییرما به انفسهم، اوج تکریم و جایگاه انسانها میباشد.
لذا برخود لازم دانستم با این مقدمه جوابیهای را به موضوع واکنش فعال سیاسی اصلاح طلبی (منفعت طلبی) جهت تنویر افکار عمومی تقدیم نمایم.
۱-با انتخاب موضوع شاید بر داشتهای ناصوابی از این متن ایجادگردد، اما باید عرض نمایم که در ابتدا باید که شناخت دقیق واصیل از واژه زیبای اصلاح طلبی داشته باشیم وبفهمیم که اصلاحات در جامعه واصلاح طلبی یک رسالت خطیر وارزشمندی است که هرکس توان اجرای انرا نداردوپس از هضم این مهم به این موضوع پرداخت وبا یک نگاه دیگر اگر منظور از اصلاح طلبی صرفا» انتخاباتی باشد که قطعا «نتیجه عکس خواهد داد و باید منتظر یک سرنوشت شوم و نامبارک در سطح جامعه بود، زیرا که بر داشتهای نادرست وناصواب از این واژه قطعا» جامعه را دچار سردر گمی مینماید ودر نهایت اصلاح طلبی زمانی در جامعه اثر گذار میباشد که با مبانی اعتقادی وعقیدتی مردم سازگار باشد، نه اینکه مغایر ارزشها ومبانی اعتقادی مردم باشد.
۲-با توجه به انچه گذشت واینکه گر بخواهیم نگاهی به گذشته استان خصوصا «شهرستان بویراحمد داشتهایم، نام ونشانی از بزرگان همه ایلات وطوایف بوده که در عرصههای مختلف وشرایط سخت باوجود همه اختلاف سلایقی که بوده درکنار هم قرار گرفته وموفقیتهای خوبی را رقم زدند ودر اینگونه موارد میتوان پرچم اصلاح طلبی را که گذشت از منافع شخصی وپرداختن به منافع عمومی بر افراشت.
اما به نظر میرسدبا وجود اینکه احزاب وگروههای سیاسی یکی از مهمترین مولفههای جوامع پیشرفته ونماد دموکراسی میباشد بدلیل اینکه احزاب ما غالبا»، دولت ساخته میباشند وهنوز نهادینه نشده اندواز طرفی بدلیل کم ظرفیتیهای موجود غالبا «افراد در لوای شعار زیبای اصلاح طلبی ابتدا به دنبال تامین منافع شخصی وخانوادگی خود میباشند وفقط با شعارهای پویولیستی دنبال جذب وجلب افکار عموی هستند که متاسفانه در برخی بازده زمانی خاصی واستفاده از هیجانات مردم وبعضا» عملکرد ضعیف رقیب این اتفاق افتاد وبعضی از نردبان همین مردم بالا رفته وبعدها دیدیم که اعتبار کسب شده از طرف مردم در برجهای بلند تجریش ونقاط مختلف دیگر تهران وسایر شهرستانهابصورت قارچ یک شبه رشد نمودند.
۳-جناب آقای شهرخپور شعار اصلاح طلبی واستفاده از آن اگر چه برای برخی هزینههای گزافی را در بر داشت اما برای بعضیها منافع مادی فراوانی به دنبال داشت که دراین مقال فرصت بازگویی آن نیست وچناچه ضرورتی داشت در یک فرصت مناسب به آن خواهم پرداخت.
۴-شما نوشتهاید اظهارات غیر منصفانه وغیر مسئولانه وغیر روشنفکرانه به اصطلاح فعال سیاسی اجتماعی کهگیلویه وبویراحمدی؟!
من جواب شما را با یک سوال از خودتان میپرسم. شما که اهل انصاف هستید جواب دهید. آیا اگر منافع شخصی، شخص جنابعالی در مبان نبود چنین مینوشتی؟!
جناب شهرخپور عزیز یه کم به گذشته خودت فکر کن، درست است که در دوران اصلاحات منافع زیادی بدون کمترین هزینهای نصیب شما گردید، فکر کنم اگرمروری کوتاه داشته باشید، قطعا «متوجه منظورم خواهی شد. دوران شعار دیگر به سر آمده ومردم خیلی خوب متوجه شدهاند وبافرار به جلو و دفاعهای حق به جانب دیگر مشکلی حل نخواهد شدواگر به نوشته خود کمی دقت کنید متوجه خواهیدشد که در نوشته چه کسی غیر منصفانه، وغیر مسئولانه وغیر روشنفکرانه موج میزند پس: تا مرد، سخن نگفته باشد عیب وهنرش نهفته باشد.
واین را بدان که تا زمانیکه در جامعه چاپلوسی وبردگی وخودشیرینی وجود دارد، نشاط وپویایی مفهومی ندارد واقلیت بر اکثریت حاکمیت پیدا میکند واین دقیقا» عکس اصلاح طلبی و دموکراسی میباشد وفکر میکنم حداقل با توجه بهشناختی که از خانواده شما دارم این تملق گویی دور از منزلت وشان خانواده شماست.
۵-در نوشتهات اشاره کردهای به نارسا بودن وبی تاثیر بودن واینکه بقول خودت نیازی به ارائه پاسخ به اظهارات مشکوک، وبی رمق مصاحبه گر نمیباشد، اما فکر کنم با واکنشی که خودت نشان دادهای اوج سوز وگداز خودت را نشان دادهای ودقیقا «حرف خودت را پس گرفتهای به نحوی که سراپای نوشتهات شاهد تناقض وتملق ومبالغه میباشد وانقدر احساساتی صحبت نمودهای که از هر دری سخنی ونتیجه بحث شمامقدمه بحث را به وضوح نقص نموده وانجائیکه که لطفی درحق ایل تامرادی نمودهای واز بزرگان آن یاد کردهای ضمن تشکر از تعارف شما، همین پرسشیکه عنوان نمودهای نتیجه تلاش همان بزرگان ودلاور مردانی است که از آن یاد کرده ای پس چرا آنها را مورد حمله و اتهام قرار میدهی؟! این تذهبون، مگر روشنفکر نتیجه همین دلاور مردان وخواست آنها نبوده است؟ چرا بوده وقطعا» ادامه خواهد داشت ان شا ءالله.
شما اشاره کردهای به اصلاحاتی شناسنامه دار، که قطعا «تعارفی بیش نیست واین شعار زیبا همانطور که عرض شد برای امثال شماها آب ونان فراوانی بهمراه داشت و سفلی آگاهانه و عالمانه وبین خوب وخوبتر، انتخاب نمودند ودیگر فریب شعارهای به ظاهر زیبا وفریبنده شماها را نخواهد خورد وبدان که دیگر آنهایی که سر از پا میشناسند، تسلیم گفتارهای پوپولیستی امثال شما نخواهند شد، کما اینکه در همان اوج دوران اصلاحات دیدیم که امثال شماها چون صرفا» به دنبال منافع شخصی خودتان بودید والان نیز زمینه استمرار آن برایتان فراهم شده است، کما اینکه در همین گذشته نه چندان دور دیدیم ودیدید که منافع شخصی رابر منافع گروهی واستانی شهرستانی ترجیح دادید وصرفا «به فکر فقط اطراف خودتان بودید وبه قول معروف: روزگار عجیبی است!!! این روزها بعضیها راه میروند تا غذایشان هضم شود وعدهای میدوند تا گرسنه نمانند وزنده بمانند.
جناب شهر خپور گروهای چپ وراست سروته یک کرباسند ومردم دیگر از این بازیها خسته شدهاند وفکر کنم به اندازه کافی این مردم چپ وراست شدهاند ودیگر نیازی به این گونه موارد نیست ومردم نیز اجازه نخواهند داد کسی به جای آنها تصمیمی بگیرد. واینکه تعریف شما از برند اصلاحاتی مردان غیرتمند تامرادی تا زمانی هست که منافع شما تامین میگردد واز آن زمان به بعد اعتبار برای شماها ندارد. اشاره داشتهاید به خاطر حضور دکتر روشنفکر در استانه ورود به فرمانداری بویراحمدوستاد انتخابات: به قول معروف میگویند: چون که صد آید نود در پیش توست.
جناب شهرخپور کسانیکه داعیه قانونگذاری را دارند خودشا قانون شکنند آن موقعیکه تمام امکانات اداری ومدیریتی را برای کاندید مورد نظرتان بسیج میکردند چرا این حرف را نمیزدید؟ البته این را نمیگویم که بخواهم توجیه کنم وبا یک نگاه اجتماعی –سیاسی باز ضعف همین رفتار به فرمانداربه عنوان مجری انتخابات بر میگرددواگر از اول جلوی این کار را میگرفتند، تکرار نمیشدورفتاری را که فرماندار در آن روز با جناب اقای دکتر روشنفکر نمودند، دلیل بر این بود که قدرت تحمل وتامل آنرا نداشتند وحتی فکر آنرا نمیکردند ویقین بدان که کینهای در کار نبوده است وکسی که قرار هست نماینده مردم و (وکیل المله باشد) باید شجاعت وصراحت وقاطعیت داشته باشد وفکر میکنم آن رفتار جناب دکتر روشنفکر وجناب دکتر نظری به عنوان نقطه عطفی در افکار عمومی باقی خواهد ماندوماندگار میشود. زیرا کسانیکه در طول چهار دهه از انقلاب از نردبان آنهابالا رفتیدحتی برای یک بار بر نتافتیدکه این موید خودخواهیها وخود رایهای شما است. پس آنچه را برای خودمی پسندی برای دیگران هم بپسندو بالعکس.
۶-ضمن تاکید بر اینکه برداشت شما از استراتژی ومفهوم آن نادرست میباشد، اما لازم است تاکید کنم که هیچ کس بانیروهای بومی مخالفتی ندارد واگر بخواهیم یک بررسی اجمالی داشته باشیم از اوایل انقلاب تاکنون این سنگر مهم دست یک عدهای خاص بوده است و اگر بخواهیم بعنوان استراتژی از آن یادکنیم، کاری خطرناک وخطرساز خواهد بود ودر دراز مدت پیامدهای منفی در بر خواهد داشت واین را باید بدانیم یکی از تاکتیکهای نظام در زمینه دموکراسی خواهی انتخابات میباشد که نماد دموکراسی ومردم سالاری دینی هست وکسی باید دراین سنگر گماشته شود که خداترس باشدوگرایش به یک فرد خاصی نداشته باشد ومهمتر از همه بتواند امانتداررای مردم باشد.
شما چون از یک طرف موضوع ذینفع بودید پیامدهای انتخابات را یا ندیدهای ویا اگر دیدهای به فراموشی سپردهای. مردم دیگر نیاز به قیم نداردومهمتر اینکه اوج شجاعت اینست که بتوان اصل امانتداری را رعایت نمودوگر نه در فضای اداری شجاعت را بانترسی ونفهمی (دگماتیسم) اشتباه نگیریم وبه شخصیت افراد توهین نکنیم.
۷-اشاره به برایان تریسی نویسنده معرف نمودهای واشاراتی به بکار گیری روشها وتکنیکهای گوناگون داشته ایدواز رخوت وسستی وتنبلی نام بردهاید من به شما توصیه میکنم بجای مطالعه اینگونه منابع چرا به مهمترین منابع الهی یعنی قرآن ونهج البلاغه که موثقترین منابع عالم هستند، مراجعه نمیکنیدتا به اصل انسانیت انسانها پی ببریدواینکه در یک کلام مختصر وپر محتوی اگر به نامه ۵۳ نهج البلاغه مولا علی (ع) به مالک اشتر دقت وتوجه نمائید تمام اصول واستراتژی وتاکتیکهایی را که بشر تا به امروز در اصول وعلم مدیریت ثابت کرده است در ان نهفته است پس صدای وحدت وندای وحدت از ابتدای عالم خلقت تا به امروز شعار همه انبیاءالهی بوده وهست ودر اندیشه حضرت امام (ره) ومقام معظم رهبری همیشه تاکید بر وحدت وبصیرت در جامعه بوده وهست.
ضرورت دارد با بازگشت به خویشتن خویش وپذیرفتن حقایق ودوری از خودخواهی وخود رایی ها ومنیتها و برتری خود بر دیگران وفرار به جلو واینکه خود را عقل کل بدانیم ودیگران را ناقص العقل به حساب بیاوریم. وبه فرمایش مولای متقیان علی (ع) انچه رابرای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند وبالعکس، بایک باز نگری دقیق از گذشته وبررسی شرایط فعلی جامعه وبررسی آسیبها وچالشهای گذشته وپیش رو وپذیرفتن این مهم که شهرستان بویراحمدشرایط خاص خودش را دارد ومتعلق به همه اقوام وایلات وطوایف وشهرستانهای مختلف استان تا دورترین نقاط میباشد.
به دلایل مختلف باید بپذیریم که بویراحمد دیگر در انحصار واختیار محدودافراد واشخاص نیست و با پذیرش این مهم ومشارکت همه در تعیین سرنوشت سیاسی واجتماعی خودشان میتوانیم شاهد رشد وبالندگی وشکوفایی وتوسعه پایدار در عرصههای مختلف باشیم واز همه ظرفیتها استفاده کرده وبتوانیم نیروهای بومی توانمند ومعتدل که جان در گروخدمت به همه را دارند، معرفی ودر سایه تعامل وهمدلی وهمراهی وبدور از سهم خواهی فردی ویاخانوادگی ویا طایفهای وایلی شاهد رشد وشکوفایی باشیم ودر راستای محقق شدن توسعه پایدار ضمن احترام به همه نیروهای بومی فردی در راس این جایگاه مهم قرار گیرد که خودش را متعلق به همه وخادم همه بداند و بتواند در کنار استاندار عزیز فرصتی را برای توسعه استان وشهرستان ودر سطح ملی فراهم نماید نه اینکه خود مانع توسعه باشد.
من انچه شرط بلاغت است، با تو میگویم توخواه از سخنم پند گیر، خواه ملال
انتهای پیام/
برچسب ها :استاندار ، روشنفکر ، سایت خبری و تحلیلی مهر دنا ، شهرخ پور ، معاون سیاسی ، مهر دنا ، نظری ، وحید ولایتی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
با سلام .اولا” از فرد با اصالت وخانواده داری مثل آقای شهرخپورانتظار مطالب ارائه شده را نداشتیم ضمن تشکر از جناب آقای وحید ولایتی در بیان مطالب بالا
درود بر جناب اقای ولایتی جوان خوش قلم و متفکر احسنت که حق گفتید وبدون از غرض و جهت گیری صحبت کردید..در ضمن تامرادی عین اصول گرایی بود و خواهد بود.
با سپاس از جناب آقای ولایتی بابت بیان حقایقی آشکار از سواستفاده هایی که از جریان اصلاح طلبی در شهرستان بویراحمد میشود و عده ای که منفعت خود را در این سواستفاده ها و عوام فریبی ها میبینند وقتی موقعیت خود را در خطر میبینند میخواهند باذتخریب چهره های محبوب و مردمی و خودشیرینی برای عده ای جایگاهی هرچند موقتی برای خود دست و پا کنند دریغ از اینکه عصر اینگونه رفتارها به سر آمده
ضمن تبریک به جناب آقای وحید ولایتی و تشکر از این جوان فهیم و متدین.
حققیت مطلب این است که اصولگرایی و اصلاح طلبی، عناوین نان و آبداری شده اند تا خداوندگاران زر و زور و تزویر از هر روزنه ای برای احصاء منافع شخصی و فردی خود از این دو رویکرد سوء استفاده نمایند.ریشه اصلی و مبانی نظری اصلاح طلبی و اصولگرایی هر دو از آموزه های ادیان الهی و بخصوص دین مبین و متعالی اسلام نشات گرفته اند و در قرآن کریم و دیگر کتابهای مرجع دینی هر دو رویکرد را به زبان زمانه خود بیان کرده و تفسیر و تجلیل نموده اند. هر دو رویکرد در اصل بسیار ارزشمند و تحسین برانگیز هستند زیرا در تعریف و در معنا، هر دو بدنبال تعالی انسان، عدالت طلبی و خیرخواهی بنا شده اند. از جمله دلایل برای اینکه این دو رویکرد در دهه های اخیر با فراز و فرودهای فصلی مواجه شده اند، عبارتند از :۱-نبود ساز و کارهای مدنی مناسب برای کادرپروری برای نظام ۲- نهادینه نشدن تحزب به معنای صحیح و مبتنی بر قانون اساسی ۳-تندروی برخی افراد شاخص در هر دو جریان ۴-فاصله اساسی فکری بین مردم عادی(توده ها) و روشنفکران هر دو جریان ۵-سوء استفاده برخی از صاحبان قدرت در هر دو جریان در فصول مختلف سیاسی آن هم در مواقعی که احساسات مردم تا آستانه سرریز، برانگیخته شده بود.
بنابراین در هر زمانی که یکی از دو جریان، در راس قدرت قرار گرفت، با به حاشیه کشاندن رقیب، گامهای بلندی در بی اعتمادی مردم نسبت به خود برداشت و از طرفی بدلیل عدم توجه و تمرکز کافی بر روی منافع و مصالح کشور(بصورت نسبی)، محبویت خود را از دست داد. متسافانه کوتاهی رهبران فکری هر دو رویکرد تا جائی پیش رفت که بسیاری از مردم جامعه، اصولگرا را بعنوان نماد تحجر و واپسگرایی و اصلاح طلبی را نماد ابتذال و غربگرایی ترجمه کردند.
سیاست زدگان(و نه سیاست مداران مردمی) هم از این فضاهای خودساخته، نانشان غرق در روغن غصب شده از منافع ملی شد و مردم عادی و توده های مختلف ملت و همچنین اغلب کسانیکه در طول تاریخ برای کشور، هزینه دادند، مهجور شده و به حاشیه رانده شدند. مدیران سیاسی کشور عزیز ما، دهه هاست که دلشان به حال مردم نمی سوزد، بسیاری از آنها الفبای توسعه را نمی دانند، دلشان به پست های اشغال شده و مقام اداری شان خوش است که فرصت سوزی واقعی در توسعه است نه فرصت سازی برای پیشرفت کشور.
وقتی که در سطح کلان کشور با اصلاح طلبی و اصولگرایی برخوردهای دست دوم می شود ، چه انتظاری از یک پیماکار کم سواد
ضمن تبریک به جناب آقای وحید ولایتی و تشکر از این جوان فهیم و متدین.
برادر عزیز، خودت را ناراحت نکن. بویراحمد سفلی خوب، بویراحمد سفلایی است که فقط رأی بدهد و هیچ انتظاری نداشته باشد، بویراحمد سفلای خوب، آن است که هر وقت جنگ و جهاد است برود جان بدهد و موقع بهره مندی کسی سراغش را نگیرد، بویراحمد سفلی خوب آن است که هنوز انعکاس شلیک هایش به قلب رضاخان ها و محمدرضا پهلوی ها طنین انداز است اما،بعد از آن” غارته بهر ایکنن بی تامرادی”. بویراحمد سفلی خوب، آن است که رأی ات را دو دستی تقدیم پولدارها بکنی و خودت از حداقل ها محروم باشی. حتما میدانید که از آموزه های قرآن کریم است که “هر ملتی باید خودریا، سرنوشتش را تغییر بدهد”.
…و اینچنین است برادر.
حققیت مطلب این است که اصولگرایی و اصلاح طلبی،عناوین نان و آبداری شده اند تا خداوندگاران زر و زور و تزویر از هر روزنه ای برای احصاء منافع شخصی و فردی خود از این دو رویکرد سوء استفاده نمایند.ریشه اصلی و مبانی نظری اصلاح طلبی و اصولگرایی هر دو از آموزه های ادیان الهی و بخصوص دین مبین و متعالی اسلام نشات گرفته اند و در قرآن کریم و دیگر کتابهای مرجع دینی هر دو رویکرد را به زبان زمانه خود بیان کرده و تفسیر و تجلیل نموده اند. هر دو رویکرد در اصل بسیار ارزشمند و تحسین برانگیز هستند زیرا در تعریف و در معنا، هر دو بدنبال تعالی انسان، عدالت طلبی و خیرخواهی بنا شده اند. از جمله دلایل برای اینکه این دو رویکرد در دهه های اخیر با فراز و فرودهای فصلی مواجه شده اند، عبارتند از :۱-نبود ساز و کارهای مدنی مناسب برای کادرپروری برای نظام ۲- نهادینه نشدن تحزب به معنای صحیح و مبتنی بر قانون اساسی ۳-تندروی برخی افراد شاخص در هر دو جریان ۴-فاصله اساسی فکری بین مردم عادی(توده ها) و روشنفکران هر دو جریان ۵-سوء استفاده برخی از صاحبان قدرت در هر دو جریان در فصول مختلف سیاسی آن هم در مواقعی که احساسات مردم تا آستانه سرریز، برانگیخته شده بود.
بنابراین در هر زمانی که یکی از دو جریان، در راس قدرت قرار گرفت، با به حاشیه کشاندن رقیب، گامهای بلندی در بی اعتمادی مردم نسبت به خود برداشت و از طرفی بدلیل عدم توجه و تمرکز کافی بر روی منافع و مصالح کشور(بصورت نسبی)، محبویت خود را از دست داد. متسافانه کوتاهی رهبران فکری هر دو رویکرد تا جائی پیش رفت که بسیاری از مردم جامعه، اصولگرا را بعنوان نماد تحجر و واپسگرایی و اصلاح طلبی را نماد ابتذال و غربگرایی ترجمه کردند.
سیاست زدگان(و نه سیاست مداران مردمی) هم از این فضاهای خودساخته، نانشان غرق در روغن غصب شده از منافع ملی شد و مردم عادی و توده های مختلف ملت و همچنین اغلب کسانیکه در طول تاریخ برای کشور، هزینه دادند، مهجور شده و به حاشیه رانده شدند. مدیران سیاسی کشور عزیز ما، دهه هاست که دلشان به حال مردم نمی سوزد، بسیاری از آنها الفبای توسعه را نمی دانند، دلشان به پست های اشغال شده و مقام اداری شان خوش است که فرصت سوزی واقعی در توسعه است نه فرصت سازی برای پیشرفت کشور.
وقتی که در سطح کلان کشور با اصلاح طلبی و اصولگرایی برخوردهای دست دوم می شود ،وقتی اغلب لیست های اصلاح طلبان و اصولگرایان در سطح ملی با نفوذ صاحبان زر و زور و تزویر بسته می شود و نخبگان و دلسوزان واقعی ملت به حاشیه رانده می شوند ،چه انتظاری از یک پیمانکار کم سواد دارید(دور از شأن دیگر پیمانکاران شریف و متعهد) که منافع فردی و مال اندوزی برای چندین نسل و زندگی تجملاتی، ملکه ذهنش هست و برداشتش از توسعه، توسعه حساب های بانکی و متراژ خانه های مجلل و خرید و تعویض اتومبیل های آخرین سیستم خود است؟!!
جناب آقای ولایتی، اگر معامله گری سران اصلاح طلب و اصولگرا نبود، امروز کار مملکت به دست و پا زدن در رده های آخر جهان سومی نبود! اگر مدیریت مملکت بر اساس شایسته سالاری بود، امروزه، میلیون ها نفر امثال جنابعالی و دیگر جوانان شریف کشور، بیکار نیودند! ازدواجشان اینقدر به تأخیر نمی افتاد! جیب هایشان خالی نبود!
اصولا کار سیاستمداران ناصادق همین است که با شعارهای پرطمطراق و وعده های دروغین، ذهن و فکر مردم مظلوم و محروم را مشغول و چشم انتظار و به اصلاح امیدوار می کنند و خود را مشغول مال اندوزی و چپاول.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 6 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 6