سایه «پدر خوانده ها» بر سر توسعه/مثلث نمایندگان عامل بدبختی استان

مهر دنا/ شکی نیست که وجود احزاب و گروههای سیاسی منسجم با آرا و عقاید سیاسی علمی و منطقی نه تنها برای استان بد نیست حتی خوب هم است اما آنچه که استان را گرفتار خودش کرده، پدرخوانده هایی هستند که سهم الارثی جاودان از مواهب سیاسی و غیر آن در کهگیلویه و بویراحمد برای خود قائل هستند و چون منافعشان به خطر می افتد یا آب را گل آلود می کنند که ماهی بگیرند یا دامنشان را پر از سنگ می کنند و به نام حمایت بر سر ریل توسعه استان می اندازند تا هر طور شده این قطار را از محور خارج کنند و اثبات نمایند که حق با خودشان بود.

به گزارشمهر دنا، پدرخوانده ها در دوره های مختلف مدیریتیِ چپ و راست با توهم داشتن جایگاه مردمی و با ابزار نفوذ به قلب مدیریت استان، حواشی بیکرانی درست کردند و البته خودشان را صاحب حق و نظر در امور مختلف استان نشان دادند.

خروج نمایندگان از راه وکالت

کهگیلویه و بویراحمد به جرات می توان گفت که در یکی از تلخ ترین دوران مثلث نمایندگی خود به سر می برد، نمایندگان این استان از جاده مستقیم وکالت مردم منحرف شده اند و پایشان را در عرصه مدیریت اجرایی استان گذاشته اند همین هم علت اغلب سیاسی کاری ها و بدبختی های سیاسی و توسعه ای استان شده است.

اول از همه که ما به جای وکیل المله، امروز سه وکیل الدوله را در مجلس داریم، تاجگردونِ برنامه و بودجه ای از همان اول جهت گیری سیاسی اش را مشخص کرد، او با دولت حسن روحانی و تیم اصلاح طلبان رابطه خوبی داشت و از این منظر توانست یکی از چهره های شاخص در مجلس سابق و فعلی باشد اما همه این دبدبه و کبکه تاجگردون آنجا رنگ باخت که برای وزیر شدن سید ضیا هاشمی حرفش خریدار نداشت و حمایت صرفش از دولت بی مزد و مواجب ماند.

تاجگردون هرچند با همین نام و عنوان مدیریت ها را در استان بُر زده ولی این همه حمایت از دولت چندان هم سود و منفعتی برای استان نداشته است، گچساران و باشت امروز نه پتروشیمی اش به راه است، نه منطقه اقتصادی اش راه افتاده است و نه توسعه اش رو به راه شده است، گچساران و باشت قبل از تاجگردون و فعلا آنچنان تغییر محسوسی که انتظارش را می رفت ندارد که مدیون خدمات این نماینده به دولت باشد اما اسم و رسم تاجگردون در حمایت از دولت در استان برایش جایگاه سیاسی آفریده است طوری که به اقرار خودش در صفحه اینستاگرامش، مدیر بخواهد ساده ترین کار ارباب رجوع را انجام دهد، مردم بیچاره را به نماینده مجلس ارجاع می کند لذا تاجگردون برنامه و بودجه ای که می گویند که سازمان برنامه و بودجه استان فقط باید تحت نظر او تغییر مدیر دهد، در سطح ملی برای ما سودمند نبوده و در سطح استانی کاملا برای ترکیب مدیریتی دردسر ساز شده است.

غلام محمد زارعی که در حوزه عمرانی و صنعتی مدیریت ها را حق خودش می داند، همواره بی پروا و برخلاف اکثر نمایندگان کشور گفته است که در انتصاب مدیران دخالت می کند. او که قریب به ۵ سال است که در کمیسیون صنایع حضور دارد، در استان فقط بر سر مدیریت ها سایه انداخته وگرنه از عضویتش در این کمیسیون مجلس سودی به صنایع ما که نرسیده هیچ، شهرک های صنعتی استان روز به روز بیشتر از قبل رو به متروکه شدن می گذارند. زارعی هم فکر می کرد اگر از جاده صاف نمایندگی خارج شود و با شعار حمایت از دولت دست در ترکیب مدیریتی ببرد، توفیقش دوچندان می شود اما این فقط یک جریان وابسته به زارعی راه انداخت که مدیرانش حتی از استاندار هم حرف شنوی نداشتند.

سومین سیاست باز بزرگ استان، عدل هاشمی پور است که فکر می کند اگر مانند هنرپیشه ها بگوید به سیاست علاقه ای ندارد، رمز ماندگاریش می شود. او انگار نمی داند، اتفاقا سیاست اصلی ترین شاخصه یک نماینده مجلس است.

هاشمی پور رمز توسعه نیافتن کهگیلویه را در نبود یکی از نیروهای این شهرستان در سازمان برنامه و بودجه استان می داند و البته همچنان اصرار دارد که به چپ و راست فحش بدهد تا بگوید خودش کاری به سیاست ندارد و البته به مسائل پیمانکاری که می رسد تخصصی نظر می دهد تا باز اثبات کند در هرچیزی تخصص دارد الا سیاست.

این سه نفر که ذکرشان گذشت، سه خط سیاسی کاری در استان راه انداخته اند، هرچند حاج عدل بّرشش در همان چهارشهرستان است اما زارعی و تاجگردون بدجور بر سر مدیریت های مرکز استان سایه انداخته اند، به طوری که حتی این روزها شایعه شده که برنامه و بودجه و معاونت عمرانی استاندار به دو نماینده مجلس واگذار شده و گزینه های آنها به کار گرفته خواهد شد.

در وصف توانمندی نمایندگان استان بعلاوه محمدعلی وکیلی و فاطمه حسینی که پس از اعلام نتایج انتخابات رسانه هایشان آنها را هم نماینده کهگیلویه و بویراحمد می دانستند، همین را بس که با ساز حمایت همه جانبه از دولت هم نتوانستد دولت را راضی کنند تا سید ضیا را به عنوان گزینه وزارت علوم معرفی کند.

دور زدن استاندار

از نمایندگان و سایه مخوف آنها بر فعالیتهای اجرایی که بگذریم، سیاسیون خانه نشین و خارج از استان هم همچنان بر سهم خود در مدیریت کهگیلویه و بویراحمد پافشاری می کنند. آنقدر که استاندار را تحت فشار گذاشتند تا با سران سیاسی و احزاب استان جلسه بگیرد و بعد هم خودشان جلسه را تحریم کردند تا از این طریق بتوانند برای اعاده سهم های توهمی خود از مدیریت کهگیلویه و بویراحمد تلاش کنند آنها پس از آنکه این جلسه را به شکست کشاندند، رسانه هایشان را در دو گروه به خط کردند، گروهی مسئول نقد بیرحمانه استاندار شدند تا از این طریق بر احمدی ناآشنا با فضای سیاسی استان فشار وارد کنند و گروهی هم همچنان مسئول تعریف از اقدامات استاندار شده بودند که اگر احمدی زیر بار این فشارها مدیریت را وا نداد دستشان خالی نماند.

استاندار هم کم و بیش فضای سیاسی دستش آمد که در جلسات و بازدیدهای مختلف اولویت را اقتصادی و اشتغال اعلام و از سیاسی کاری ها در استان گله کرد. در دهدشت هم رک و راست سراغ حرف های سردار هاشمی رفت و علت توسعه نیافتگی کهگیلویه را نه در عدم فعالیت و بودجه و عمران که در همان نقطه عدم سازگاری سیاسیون با هم اعلام کرد. استاندار گفت که مشکل از ماست که زیر یک سقف ننشسته ایم. آری احمدی راست می گوید، شما امروز اگر به کهگیلویه نگاه کنید، هرکس ساز خودش را می زند و سردار هم علی رغم لعن و نفرین سیاسی بازی اما از آبدارچی یک اداره هم نمی گذرد که در دست مخالفینش باشد.

سیاست هرچند اولویت استان نیست اما سیاسیون پرده نشین کاری کرده اند که سیاست با گوشت و پوست استان آمیخته شده است. فلان شخص سیاسی که خانه و کاشانه اش خارج از استان است همراه وزیر و وکیل خودش را به استان می رساند، خط می دهد و حرف می زند اما در عمل برای اقتصاد کهگیلویه و بویراحمد – اگر اقتصاد را اولویت اول استان بدانیم- سوددهی ندارد. بسیارند اشخاصی که هنگام انتخابات یک پوستر رییس جمهور را به ماشینشان چسباندند و حالا خود را ذی حق می دانند، حاشیه درست می کنند و اتفاقا کارها را منحرف می کنند. از آن فاجعه تر برخی دست راست ها و نورچشمی نمایندگان استان است که در هر اداره ای باشند، مدیر اداره هم جرات نمی کند، خلاف نظر آنها نظری بدهد، این فضای سیاسی کاری ای است که همه از آن می نالند وگرنه فعالیت احزاب راست وچپ در مرکز استان و شهرستان ها نه تنها بد نیست که ممکن است به علت ایجاد برخی وحدت رویه ها منشا خیر هم باشد.

استاندار باید انتخاب کند

به علت سایه همین پدرخوانده های مختلف بود که همه دعا می کردند، استاندار بعد از خادمی یک غیر بومی باشد. این از پیش کاملا مشخص بود که سیاسی کاران استان از استاندار می خواهند که سهمی به آنها واگذار کند و جلسه استاندار با احزاب سیاسی یک بهانه بود که دست به قلم ببرند و خواسته واقعی خود را بیان کنند، خواسته آنها هم مشخص است.

سیاسیون سهم می خواهند و حالا نوبت استاندار است که دو راه بیشتر ندارد، یا سهم پدرخوانده ها را در مدیریت ها می دهد و ۴ سال بی دغدغه سیاسیون می نشیند و مدیریت می کند و یا یکبار برای همیشه ناجی می شود و دست تمام پدر خوانده ها را از مدیریت های استان کوتاه می نماید و البته تا مدتی هم رسانه های در دست اشخاص سیاسی را باید تحمل کند.  البته استاندار گلایه شدیدی از دست مدیریت ها در استان کهگیلویه و بویراحمد هم داشت.

او در سفرش به شهرستان کهگیلویه، عدم توسعه استان را تلویحا به ناکارآمدی مدیریتی گره زد و گشایش این گره هم باز به دست استاندار است، اگر احمدی هم پی به ناکارآمدی مدیریتی در استان برده است، باید دست به کار شود و تغییرات را شروع نماید که تعلل بیشتر هم ناهماهنگی تیم مدیریتی استان با مدیر ارشد را ایجاد می کند و هم ماندن مدیرانی که صدای استاندار جدید هم از آنها درآمده بیش از این به توسعه استان ضرر می رساند.  البته به احمدی هم حق می دهیم، او میراثی را تحویل گرفته که از فرماندار تا مدیران کل و جزئش در سایه سیاسی کاری و با نقش سیاسی و طایفه ای انتخاب شده اند و تغییر این همه مدیر به یکباره سخت و صعب است آن هم برای استانداری که باز همان سیاسی کاران به جد دنبالش هستند تا قبل از اینکه اقدامی کند، کیش و ماتش نمایند.

انتهای پیام/