پایتخت طبیعت ایران ” شهردار” میخواهد
پایتخت طبیعت ایران، مقصد جدید گردشگری در کشور، نگین زیبای جنوب و دهها شعار دیگر هنوز نتوانسته “یاسوج” را رنگ شهریت بخشد و آنچه که سبب گشته تا این شهر نام و آوازهای از خود داشته باشد هم مواهب خدادادی است که نبود مدیریت جامع سبب شده تا از هر گوشهای دست به تخریب و نابودی این مواهب دراز شود.
مهر دنا/یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل مواهب خدادادی عنوان ” پایتخت طبیعت ایران” را یدک میکشد ولی نبود مدیریت جامع سبب شده تا از هر گوشهای دست به تخریب و نابودی این شهر بزنند.
به گزارش خبرگزاری پایگاه اطلاع رسانی مهر دنا، پایتخت طبیعت ایران، مقصد جدید گردشگری در کشور، نگین زیبای جنوب و دهها شعار دیگر هنوز نتوانسته “یاسوج” را رنگ شهریت بخشد و آنچه که سبب گشته تا این شهر نام و آوازهای از خود داشته باشد هم مواهب خدادادی است که نبود مدیریت جامع سبب شده تا از هر گوشهای دست به تخریب و نابودی این مواهب دراز شود.
یاسوج در حال توسعه نامتوازن بوده توسعهای که مدیریتی بر آن نیست و باری به هرجهت شهر را به صورت افقی گسترش میدهد اما خوب که به این توسعه بنگریم جز حلبی آبادی ناخوشایند چیزی از آن دستگیرمان نمیشود.
حتی مرکز شهر هم به یک حلبی آباد نازیبا شباهت دارد که توسعه تجاری و فیزیکی بر توسعه بصری و زیبایی شناختی مقدم شده و منتج به وضعیتی گردیده که خوشایند هیچ کس نیست.
حال که نستهن مقدم کلیددار مدیریت یاسوج شد و به جای محمد علی جاوید نشست، فرصت آن رسیده است که اولویتهای شهری یاسوج یک بار دیگر مرور شود. هرچند که هیچ کس منکر خدمات جاوید در چهارسال شهردار بودنش نیست و حتی منتقدان شهردار سابق هم در حوزه عمرانی و شهرسازی، جاوید را تقدیر میکنند اما این شهر تا تبدیل شدن به یک شهر ایده آل فاصله فراوانی دارد که امید داریم در دوران شهردار جدید سرعت توسعه متوازن و واقعی شهر یاسوج بیشتر و بیشتر شود.
پایتخت طبیعت، بدون طبیعت
شهر یاسوج به دلیل پتانسیل جنگلهای بلوط که در اطراف آن قرار گرفته به پایتخت طبیعت ایران مشهور شده، لقبی که گاهی حتی رسانه ملی هم آن را برای استانهای همجوار چون چهارمحال و بختیاری و لرستان و… به کار میبرد، این شهرت از آن جهت حائز اهمیت بوده که میتواند در معرفی مقصد جدید گردشگری کشور به سایر نقاط ایران از جمله همسایگان یاسوج مفید و موثر باشد. اما اگر نگاهی به شهرسازی در پایتخت طبیعت ایران بیاندازیم متوجه خواهیم شد که چندان هم بیراه نیست که یاسوج را پایتخت طبیعتِ بدون طبیعت بنامیم.
شهرسازی در این شهر انگار مبتنی بر حذف درختان و استفاده از چمنهای مصنوعی قرار گرفته حتی در ساخت معابر هم توجهی به بزرگترین پتانسیل طبیعی یاسوج یعنی جنگلهای بلوط نشده است.
ما شهری سبز نداریم بلکه یاسوج که در دامان جنگلهای زاگرس جنوبی شکل گرفته است، شهرسازی با حذف درختان را تجربه میکند بطوریکه ما در بافت شهری شاهد تناقض بین طبیعت و شهرسازی هستیم و این اصلا خوب نیست.
دانشگاه یاسوج میخواهد حوزه مدیریت بسازد اولین کاری که میکند، درختان زیبای محیط را حذف میکند، ادارات و سازمانها هر کدام برای توسعه فضای فیزیکی دست به حذف درختان میزنند و مردم هم تمام تلاششان را برای ساختمان سازی بر روی حذف درختان محیطی قرار میدهند.
ذکتر این نکته هم ضروری است که درختان کاج و سرو و چمن مصنوعی که نمونهای از آن در ساخت میدان هفت تیر به کار رفت، همه جای کشور پیدا میشود، آنچه که زیبایی این منطقه را رقم میزند، درختان و فضای سبز بومی بوده که نه تنها در شهرسازی به کار نرفته که برخی مواقع حذف هم شده است.
در یاسوج باید شهرسازی سبز مورد توجه جدی قرار گیرد، نمیشود که یاسوج پایتخت طبیعت باشد اما در ساختمان سازی، معبر سازی و ساخت اماکن خبری از این طبیعت نباشد. مردم را میتوان از طریق ایجاد بستر مشارکت در ساخت شهر به در نظر گرفتن بافت سبز در ساختمان سازی مطابق استانداردهایی که شهرداری تهیه میکند، راغب کرد و این مهم را میتوان با در نظر گرفتن تخفیف عوارض، هدیه دادن و… به مالکان ساختمانهایی که بافت طبیعت را در آن نوآورانه اجرا کرده اند، محقق کرد.
اما نهادهای اجرایی، پیمانکاران و دستگاه های دولتی را باید از طرق دیگری از جمله مصوبات شورا، دستور استاندار و پیشگیری از اقدامات خودسرانه در قطع درختان و تخریب فضای سبز وادار به مشارکت در ساخت شهر سبز نمود.
بهه هرحال یکی از مهمترین اولویتهای یاسوج توجه به بعد طبیعت آن است، شهرسازی فعلی که بیشتر مبتنی بر ایزوگام کردن دور تا دور ساختمان است نه تنها اصولی و استاندارد نیست بلکه خلاف کارکرد گردشگری شهر و آینده نگری آن است.
مدیریت ترافیک مهمتر از معبر سازی
واقعیت این است که معابر و سواره روهای شهر یاسوج از بسیاری از شهرهای هم اندازه و هم تراز یاسوج بزرگتر و بیشتر است اما آنچه که ضربهای مهلک بر پیکره ترافیک این شهر میزند نبود مدیریت جامع شهری در حوزه ترافیک است.
احداث هزاران روگذر و زیرگذر دردی از باز کردن گرههای ترافیکی شهر دوا نمیکند تا زمانی که مدیریتی علمی بر حوزه ترافیک حاکم نباشد.
اگر به چهره معابر این شهر نگاه کنیم، حتی یک خیابان خط کشی شده در شهر وجود ندارد آن وقت ما چگونه از رانندگان می خواهیم منظم برانند و بین خطوط حرکت کنند. ایستگاههای تاکسی در جای مناسب خود نیستد و همه چیز به هفت تیر و فلکه ساعت ختم میشوند. ادارات، نهادها، سازمانها و بانکهای مرکز شهر حتی یک پارکینگ کوچک ندارند و تمام پرسنل آنها با خودروهای شخصی در مرکز شهر حاضر می شوند.
ساختمانهای بلند مرتبه ساخته میشوند و پارکینیگی ندارند و باز مراجعان و ساکنان این ساختمانها با خودروهای شخصیشان قفلهای عمیق ترافیکی ایجاد میکنند.
پلهای عابر پیاده که در دوره شهردار قبلی قرار بود، مکانیزه شوند، نصف کاره رها شده و این به عبور و مرور عابرین پیاده از عرض سواره رو منجر میشود که در نهایت ترافیک شدیدی را ایجاد میکند.
همه این موارد مدیریت میخواهد و صد البته که احداث پارکینگ، ملزم کردن شرکتهایی چون خلیج فارس و گروه ساختمان و عمران معین کوثر به اتمام پروژههایشان که حجمی از پارکینگ را در مرکز شهر یاسوج ایجاد میکنند نیز از اولویت های ترافیکی شهر است و بعد از اینها هم اگر اعتبارات اجازه بدهد، ساخت زیرگذرها و روگذرها و پل های عابر پیاده برای توجه به بخش آینده نگری ترافیکی لازم و ضروری است.
فرهنگسازی و مشارکت اجتماعی
مشارکت اجتماعی جامعه برای تحقیق یک شهر ایده ال هم لازم و ضروری است مشارکتی که تاکنون نادیده گرفته شده و حقیقتا تاکنون نه کسی از مردم خواسته که در ساخت شهر خوب مشارکت کنند، نه برای مردم فرهنگسازی شده که چگونه مشارکت کنند و نه مردم میدانند که چه کاری باید انجام دهند تا مصداق مشارکت در ساخت شهرشان باشد.
یک کمپین «نه به زباله» در شهر یاسوج شکل گرفت که می توانست شروعی برای برانگیختن مشارکت مردم باشد اما نواقص اجازه تکمیل این طرح را نداد.
در شهری که سطل زباله به اندازه کافی و همه جای شهر وجود ندارد از مردم میخواستیم که به ریختن زباله در معابر نه بگویند و انتظار داشتیم مردم زباله هایشان را در جیب هایشان بریزند و هر جا به سطل زباله احیانا برخورد کردند، جیبشان را تخلیه کنند اینگونه ایجاد مشارکتهای ناقص حتی بازتاب منفی هم دارد اما میتوان امروز از ابزارهای ارتباطی مدرنی که وجود دارد، بهره برد و مردم را نه فقط در موضوعات سطحی مانند زباله که در موضوعات عمیقتر مانند معماری منازل، اماکن تجاری و غیره هم مشارکت داد.
چهره شهر زشت است
شهر یاسوج اما علی رغم القاب زیبایش چهره درست و حسابی ندارد. چهرهای که نوع معماری، نوع شکل گیری اماکن تجاری و پاساژها، وجود تعداد بالایی از سازههای موقت، استهلاک بالای ساختمانها و… نقش بالایی در ساختن آن دارد و این چهره زشت هم با شکل گیری حلبی آبادهای اطراف، وانتهای میوه فروش و دست فروشان سطح شهر، روز به روز نامطلوبتر میشود.
معماری ساختمانها و نمای بیرونی آنها حجمهای بی روح عجیب و غریبی را از آهن و بتن و سیمان ساخته است که ایزوگام کردن دور تا دور خانه، تعجب بسیاری از مسافران به این شهر را بر میانگیزد در کنار این تجاوز به پیاده رو، بیلبوردهای موقت ادارات، دیوارنویسیها، کثیف شدن جداول، فرهنگ پوسترچسبانی و دهها دمل چرکین دیگر بر چهره یاسوج انگ زشتی زدهاند که اگر شهردار جدید بتواند این روند ساخت و ساز شهری ناهمگون را متوقف کند و روند جدید و زیبایی را مبتنی بر سنتها و طبیعت یاسوج و اصول مدرن شهرسازی بر این شهر حاکم کند در پایان کار میتوانیم بگوییم موفق بوده است.
سازههای موقتی که قرار بود مستعمل فروشی باشند و الان فروشگاه لوازم خانگی شدهاند یکی از عوامل ایجاد چهره زشت یاسوج هستند که متاسفانه برخی مواقع اخباری منتشر میشد که برخی از این سازهها متعلق به نورچشمیها هستند.
چهره یاسوج باید از این زشتیها پاک شود چرا که معنایی ندارد بین چندین مکان تجاری یک سازه موقت خطرناک از نظر ایمنی شکل بگیرد که لکهای بر سیمای شهر هم باشد.
زمینها و ساختمانهای متروکه هم درد دیگری بوده که در یاسوج وجود دارد. واقعیت این است که برخیها ساختمانهای مخروبه و زمینهای خالی را در سطح شهر به امید اینکه روزی با قیمت نجومی بفروشند رها کردهاند که تعداد آنها هم کم نیستند.
زمینهایی که مالک آن حتی حاضر نیست خرج یک دیوار کشی را تقبل کند و میبینیم که در خیابانهای مرکز شهر یک زمین گود برداری و رها شده وجود دارد در آن سوی شهر یک ساختمان قدیمی مخروبه خودنمایی میکند و از این دست نازیباییها بسیار است که البته قوانین موجود هم در دست شهردار و شهرداری را برای سر و سامان دادن به چنین اماکنی باز گذاشتهاند.
حمل و نقل درون شهری
در حالی که در شهر یاسوج دهها دستگاه اتوبوس حمل و نقل درون شهری در اختیار دانشگاهها قرار گرفتهاند در بسیاری از نقاط این شهر هیچگونه حمل و نقل عمومی اعم از اتوبوس و تاکسی وجود ندارد و مردم برای برخی از خیابانها و مناطق یا باید جور دربستی را بکشند و یا پیاده طی طریق کنند.
این اتوبوس ها با این توجیه که رغبتی برای استفاده از ناوگان اتوبوسی در درون شهر یاسوج وجود ندارد در اختیار دانشگاههای مرکز استان برای سرویس ایاب و ذهاب دانشجویان قرار گرفتهاند که بعضا هم خالی در شهر تردد میکنند. در حالی که راه اندازی ناوگان اتوبوس به صورت علمی و عملی خواسته مردم از شهردار جدید است.
البته برای راه اندازی حمل و نقل اتوبوسی ایستگاهها باید مشخص باشد، سیستم بلیط و کرایه کمتر از تاکسی باید ایجاد شود و کارت شهروندی و بلیط الکترونیک هم در اختیار مردم قرار گیرد، نمیتوان اتوبوس را به ایستگاه تاکسی برد و بعد منتظر ایستاد تا اتوبوس پر از مسافر شود و سرآخر هم کرایه تاکسی را بگیرد و بعد بگوییم که مردم استقبال نمیکنند.
اگر هم مسئولان شهری دغدغه دانشگاهها را دارند میتوانند ایستگاههای تاکسی و اتوبوس را مقابل ورودی دانشگاهها و اماکن آنها ایجاد کنند تا عبور و مرور دانشجویان را هم تسهیل نمایند اما اینکه اتوبوسی که متعلق به شهر است و باید در خدمت شهر قرار گیرد را در اختیار دانشگاه قرار دهیم و دلخوش به چندرغاز درآمدزایی آن باشیم، رویهای غلط است که شهردار جدید به عنوان اولویت باید آن را اصلاح کند قطعا اتوبوسهای شهر یاسوج در یک ناوگان حمل و نقل درون شهری هم درآمد بیشتری نسبت به وضعیت فعلی دارند و هم سر و سامانی به حمل و نقل آشفته شهر میدهند اما پیش شرط آن ایجاد ایستگاههای منظم و تعیین خطوط اتوبوسرانی در شهر است.
بعد از اتوبوس نوبت ساماندهی تاکسیها می رسد، واقعیت این است که در دورههای گذشته، مرکز شهر را تبدیل به ایستگاههای تاکسی کردهاند. یعنی تمام عبور و مرورها به مرکز شهر ختم میشود در حالی که بسیاری از مسیرها نیازی به ایستگاه ندارد و تاکسیهای گردشی به راحتی میتواند پاسخگوی نیاز مردم باشد.
امروز اگر در وسط مسیر مشخص شده برای تاکسیها قصد رفتن به مقصد را داشته باشیم به طور حتم تاکسی گیرمان نمیآید چون در ابتدا و انتهای مسیر، تاکسیها با ظرفیت تکمیل از ایستگاه خارج میشوندآن هم برای مسیرهایی که بعضا طول آنها به یک کیلومتر هم نمیرسد در این شرایط همه برای رسیدن به مقصد باید دوباره به مرکز شهر بیایند و این یک تسلسل باطل است.
امیدواریم که شهردار جدید و تیم مدیریت شهری که در آینده منصوب میشوند، نیازها و اولویتهای شهری را شناسایی کنند و به صورت علمی و به دور از شعارزدگی برای رفع معضلات و مشکلات گام بردارند.
گزارش از پیمان فرامرزی
انتهای پیام/
برچسب ها :سایت خبری و تحلیلی مهر دنا ، شهرداری ، مهر دنا ، یاسوج
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0