به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، چندی پیش مستند «آقای نخستوزیر» برای اولین بار از رسانه ملی پخش شد. این مستند درباره زندگی سیاسی محمد مصدق است. اکنون در روزهای نزدیک به ۲۹ اسفند و روز ملی شدن صنعت نفت ایران این مستند به آنتن تلویزیون راه یافته است، با محمدرضا امامقلی کارگردان و حبیبی از عوامل این مستند درباره «آقای نخستوزیر» گفتوگو کردیم.
تسنیم: این مستند چندمین کار شماست و چرا سراغ این سوژه رفتید؟
امامقلی: مستند آقای نخست وزیر اولین مستند بلندی است که من ساختم. پیش از این مستند کوتاه و نیمهبلند ساخته بودم. این کار برخاسته از یک مسئله و عبرتپژوهی تاریخی بود، به این معنا که بهدنبال این بودیم تا بخشی از تاریخی که کمتر در موردش حرف زده شده، علی الخصوص در رابطه با اینکه چه عواملی موجب شد که کودتای ۲۸ مرداد پدید بیاید یعنی از برهه نخست وزیری دکتر مصدق تا شکلگیری کودتا کمتر صحبت شده، در مورد واقعه کودتا حرف زده شده بود و این باعث شد ما ترغیب شویم تا آن را بسازیم. این را بگوییم طبیعتاً شرایط کشور و فضای سیاسی حاکم بر کشور و فضای بین المللی سیاسی باعث میشد ما کمتر ترغیب شویم چرا که شباهتهای تاریخی زیادی هست بین این روزها و روزهای ۶۶ سال پیش.
تسنیم: بیشتر چه شباهتهایی منظورتان است؟
امامقلی: یکی از مهمترین بحثها این بود که ما برگردیم به تاریخ و ببینیم که تجربههای ملت و دولت ما در ارتباط با اعتماد به آمریکا چه بوده است. مواجهه ما با غرب و علی الخصوص آمریکا تجربیات زیادی را برای ما داشته که نقطه عطف آن بهنظرم کودتای ۲۸ مرداد است. مبارزه ملت ایران عملاً از ۲۸ مرداد آغاز میشود و خصومت ملت ایران با دولت آمریکا از همان برهه است که در امور داخلی کشور ما دخالت کردند. البته قبل از آن هم دخالت میکردند الآن [در زمان کودتا] نوعی دخالت کردند که حکومت دستنشانده خودشان را آوردند، بهتعبیری ۲۵ سال و بهتعبیر علمیاش شاید یک قرن ملت ما و کشور ما عقب افتاد بهخاطر کودتای نظامیای که آمریکاییها ترتیب داده بودند.
تسنیم: این موضوع را با طرح و سفارش کسی انجام دادید؟
ما در مجموعه سفیر فیلم جلساتی داریم که سوژهها و مطالبی در رابطه با مسائلی که فیلمسازها تمایل به کار دارند، مطرح میشود. چون مسئلهمان مشخص بود جلسهای ترتیب دادیم با دوستانمان و محتوای مختلف برهههای مختلف تاریخی بحث و بررسی شد. یکی از تاریخهایی که پیشنهاد داده شد بحث ملی شدن صنعت نفت بود. پژوهش اولیه کردیم و دیدیم که قابلیت پردازش را دارد هم بهلحاظ خود سوژه که تا به حال دربارهاش صحبت نشده بود هم بهدلیل اینکه در این برهه تاریخی خیلی راهگشا بود و عبرت پژوهانهتر میشد بررسی کرد، بعد مراحل تولیدش آغاز شد.
تسنیم: در مستند آقای نخست وزیر، اتفاقی که کمی تازه بود، استفاده از شخصیتهایی است که از نظر جریان فکری و گرایشهای سیاسی اصلاً نزدیکی به جریان حاکمیت جمهوری اسلامی ایران ندارند. علت این انتخاب عدم همگرایی و عدم تطابق نداشتن تفکر سیاسی مصاحبه شوندهها چیست؟
امامقلی: یکی از مهمترین بحثهایی که خود من شخصاً تأکید داشتم این بوده که افرادی را برای مصاحبه انتخاب کنم که در بطن حوادث بودهاند و آن فضا را درک کردهاند. از افرادی که در دسترس حضور داشتند عموماً آنهایی بودند که آن موقع در فضای سیاسی کشور تأثیرگذار بودند و از اعضای جبهه ملی، نهضت آزادی و فداییان اسلام بودند. تنها نماینده فداییان اسلام که در قید حیات است آقای عبدخدایی است که ما او را در نظر گرفتیم. نمایندگانی که از جبهه ملی و نهضت آزادی انتخاب کردیم افرادی بودند که آگاه به مسئله و هم به هر حال الآن شناخته شدهاند.
اینکه چرا افراد دیگری که به آیت الله کاشانی نزدیک بودند انتخاب نکردیم، دست ما نبوده است. برخی از آنها موقع ضبط ما در ایران نبودند. اما این ترکیب را عامداً در ضدیت و موضع مخالف با نظام نچیدیم. اتفاقاً این نکته نشان دهنده آزادی بیان در ایران است. افرادی که الآن صحبت میکنند و حرفهایشان شنیده میشود خود این افراد هم الآن یک سری نقدهایی دارند که این نقدها علاوه بر اینکه بر دکتر مصدق وارد است بر خودشان هم وارد است، چرا که خودشان از افرادی بودند که در آن برهه از تفکر دکتر مصدق حمایت میکردند، کما اینکه بعد از آن هم در دولت موقت خیلیهایشان این تفکر را داشتند.
تسنیم: تصاویر آرشیوی و حتی صوتهای خوبی در مستند استفاده شده است. برای به دست آوردن این آرشیو به کجاها مراجعه کردید؟
امامقلی: مسئلهای در کشور وجود دارد تحت عنوان عدم سازوکار مناسب برای دسترسی به آرشیو، واقعاً این ناموجود است؛ ما این را باید سازوکارش را درست کنیم.
هیچ سازوکاری وجود ندارد که ما بدانیم برای دسترسی به آرشیو به کجا باید مراجعه کنیم. ارگان متولی یا یک سیستمی که ما متوجه شویم راه رسیدن به آرشیو اینهاست وجود ندارد. ما به مرکز اسناد انقلاب اسلامی و به مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر مراجعه کردیم. یک بخشی از آرشیوهایمان از اینها بود. یک بخشی از آرشیو مرکزی صدا و سیما بوده است. یک بخش عمده هم از طریق آرشیوهای ریلهای خبری دنیا بوده، طبیعتاً این بخش را ما یک جور سرقتی میدانیم چون متعلق به ملت ایران است. آن برهه که امکان تصویربرداری در ایران ناموجود بوده و وجود نداشته اینها برای تهیه اخبار و بخشی از اخبار که مد نظر خودشان بود تهیه و پخش میکردند و الآن در اختیارشان است و به ایران هم نمیدهند با این بهانه که در ایران قانون کپیرایت وجود ندارد؛ یعنی ما اقدام کردیم که این آرشیوها را بگیریم ولی گفتند وجود ندارد، راههای دیگر اقدام کردیم بخشی عمده از آرشیو را به دست آوردیم. یک بخشی از فیلمخانه ملی بود که برای وزارت ارشاد است. ما یک بخشی از این فیلمها را آوردیم در بنیاد فارابی تله کردیم و برای اولین بار قابلیت دیجیتال را به آن اضافه کردیم.
تسنیم: خیلی از فیلمهای دیگر هست که دیجیتال نشده و گنجینهای هستند. پیدا کردن این فیلمها به همین راحتی که الآن شما میگویید بوده است؟
امامقلی: همین فیلمخانه را خدمتتان توضیح بدهم. من تقریباً هزار کیلومتر مسافرت کردم برای اینکه بتوانم یک فیلم دهدقیقهای را بگیرم، چطور؟ چندین بار مراجعه و بوروکراسی عجیب و غریبی که این نهاد دارد باعث میشود که نامه بزنیم و برویم جواب بیاید تا تأییدیه بگیریم و اجازه بدهند وارد شویم و فیلمها را انتخاب کنیم. روزی من مسافرت بودم که با من تماس گرفته شد که “امروز اگر همین الآن آمدی آمدی وگرنه هیچ”! خوب، از تهران رفته بودم شمال کشور در کمتر از نصف روز مجبور شدم از شمال کشور برگردم تهران، رفتم فیلمخانه و دوباره برگشتم شمال.
بقیه مثلاً مرکز اسناد دو ماه طول کشید که به چند فریم عکس دسترسی پیدا کنیم، علتش این بود که تجهیزاتشان دچار اشکال بود و دسترسی امکانپذیر نبود.
تسنیم: پس دلیل مشاهده تصاویر تکراری در خیلی از مستندها همین مسئله سختی دسترسی به آرشیو است، مثلاً ماجرای ۳۰ تیر را توضیح میدهیم اما تصویر ۲۸ مرداد را میبینیم. برای حل این ماجرا چهکار باید کرد؟
امامقلی: یک بخشی از این مسئله با خصوصی سازی حل میشود.
تسنیم: یعنی تصاویر آرشیوی قدیمی را به بخش خصوصی بدهیم؟
امامقلی: بله، دیتابیسش را تشکیل بدهند و امکان دسترسی پیدا کنیم. باید سامانه دقیقی از این آرشیو موجود در کشور تهیه شود. واقعاً منِ فیلمساز راضیام یک هزینهای پرداخت کنم اما مطمئن باشم که از آن مؤسسه و از آن مرکز و نهاد که بیرون میآیم با دست پر بیرون بیایم تا حداقل مطمئن شوم اگر اینجا تصویری نباشد، هیچ جای دیگر هم نیست.
صوت دکتر مصدق هنوز در نوار کاست نگهداری میشود. حتماً دوستان میدانند که تاریخ مصرف دارد و شرایط نگهداری نوار کاست چون مغناطیس روش تأثیر میگذارد و رطوبت نگهداریشان خیلی سخت است. اینها را دیجیتال نمیکنند. بهنظرم اینها را میتوان دیجیتال کرد و متنش پیاده شود تا قابلیت جستجو در متن را پیدا کنیم. خیلی از گنجینههای انقلاب، اینها که قبل از انقلاب است خود انقلاب و بعد انقلاب بهنظرم جای کار بیشتری دارد.
تسنیم: ریتم فیلم کُند نیست؟
امامقلی: هم گفتند کند است و هم تند است، کند شاید در ریتم و تند در دادن اطلاعات است. یک بخشی از مخاطب ممکن است خسته شود ولی مخاطب پیگیر اینطور نبوده، مواجهه که داشتم، یکسری سلایق این مدل ریتم را نمیپذیرند، این علت داشته یک علت مهمش بهنظرم بالا بودن سن و سال افرادی بود که مصاحبه میکردیم و این خودش باعث میشد ریتم صحبت اینها کند باشد. بعد تا فحوای کلام و جمله بسته شود خیلی طول میکشد، مجبور بودیم صبوری کنیم تا این اتفاق بیفتد و این باعث میشد ریتم ما کند باشد. یک مسئله دیگری که بود ما دوست داشتیم مطالبی که میگوییم خوب جا بیفتد چون خیلی از افرادی که امروز هستند طبیعتاً میخواهند این فیلم را ببینند چرا که کمتر مطالعه داشتند و میخواهند اطلاعات اولیهای به دست بیاورند، اگر ریتم را خیلی کند میکردیم شاید این اتفاق نمیافتاد.
تسنیم: البته شما اولین تجربه فیلمسازی مستند را دارید بهنظرم انشاءالله در آینده بهتر خواهید شد.
امامقلی: البته فیلم بدون ریتم نیست ولی ریتمش کند است.
تسنیم: خیلی از افرادی که شما در مستند نشان دادید بهسختی مصاحبه میکنند. سختیهای هماهنگی اینها را توضیح دهید.
امامقلی: فواصل زمانی طولانی بین مصاحبهها گهگاه داشتیم ولی برای هماهنگ کردنشان برای صحبت کردن فکر میکنم یک علتش جوان بودن خود من بود. اینکه من خیلی شناسنامهدار در این فضا نبودم. چون رویکردمان را میدیدند که رویکردی نیست بخواهیم خیلی وارد فضای جناحی و سیاسی شویم یا الگوی خاصی با تفکر غالبی خاصی باشیم گرچه میدانستند که ما مرتبط با جبهه خاصی هستیم و با یک گفتمان انقلابی مقابل اینها نشستیم این را متوجه میشدند اما با ما راحت بودند.
خانه یکی از این حضرات که رفتیم اول صبح خیلی عبوس بود. گفتم «حال شما خوبه؟» گفت: «اگه شما بذارید». بعد که وارد مصاحبه شدیم دیدیم با شلوار توی خانه و لباس معمولی آمدند و نشستند. کمکم تجهیزات را گذاشتیم. از ما پرسیدند «بچه کجا هستی؟» که ما صحبت کردیم و شروع کردیم توضیح دادن. ده دقیقهای که میگذشت ایشان میرفتند لباس جدیدتری میپوشیدند؛ کمکم کت هم پوشیدند و رسماً نشستند جلوی دوربین و گفتند “من آمادگی دارم”. بعد ما یک ساعت و نیم مصاحبه کردیم و کار به جایی رسید که ایشان بهلحاظ بدنی کم آوردند، به ما گفتند مصاحبه را تمام کنیم ما هم قبول کردیم. رویکردمان رویکردی بود که چون ایشان احساس میکردند که میشود اعتماد کرد صحبت میکردند.
تسنیم: بعد خود این آقایان فیلم را دیدند؟
امامقلی: برخی دیدهاند، آقای یزدی هم دیدند.
تسنیم: نظرش چی بود؟
امامقلی: نظرش را باید با آقای حبیبی صحبت کنید چون من در روز اکران خصوصی نبودم. بعید میدانم مخالفتی داشته باشند. مسئله اینجاست که این وفاداری به کلام این حضرات حفظ شده بود، یعنی تقطیع نشده بود بین خودشان چون اذعان دارند اگر بود حتماً اعتراض میکردند.
تسنیم: آقای حبیبی رشته تحصیلی شما ریاضی و فیزیک است. چرا سراغ تاریخ رفتهاید؟
حبیبی: درست است، رشته تحصیلیام با موضوعی که کار شده یکسان نیست. حتی کارم در سفیر فیلم کار مهندسی مخابرات نیست که مهندسی برق خواندهام. کار محتوایی است و کارهایش تحقیق و پژوهشی است. یک چیز بیشتر مسئله و علاقه شخصی بوده است.
تسنیم: متولد چهسالی هستید؟
حبیبی: ۱۳۷۱٫
تسنیم: یعنی از چهسالی تاریخ خواندهاید؟
حبیبی: من این کار را بهصورت خاص یعنی دوران دکتر مصدق را از زمان دبیرستان و از منابع گوناگون خواندهام منتهی این که بخواهم متمرکز باشم و یک مقدار تحلیل بکنم از سال ۹۳ بود.
تسنیم: انتخاب این دوره علت خاصی داشت؟
حبیبی: دوره نهضت نفت بهخاطر کاری بود که میخواستیم بسازیم.
تسنیم: کمی درباره کار پژوهشی مستند و مصاحبهها صحبت کنیم. انتخاب افراد برای مصاحبه بیشتر بهعنوان پژوهشگر کار خود شماست یا نه کارگردان میگوید این آدمها باید کنار همدیگر باشند؟
حبیبی: آقای امامقلی در این زمینه بهنظرم صلاحیت بیشتری دارند که نظر بدهند منتهی یک بحث این است که بهنظرم کارگردان باید انتخاب کند؛ یا حداقل کارگردان بگوید «من برای مصاحبهای که مثلاً فلان اتفاق را بگوید یک آدمی میخواهم با این خصوصیات؛ خوب، آقای پژوهشگر، برای من پیدا بکن!».
کارگردان باید اصل قضیه باشد که پژوهش را هدایت کند. اتفاقی که برای این پروژه افتاد این بود که ما افرادی که میدیدیم در قید حیات هستند و آن زمان هم مطرح بودند میتوانند خاطراتی بگویند که قابل توجه باشد. واقعاً آن دوره را میشود با افرادی کاملاً عادی مصاحبه بگیریم. حرفهای جالبی میزنند. من با پدربزرگ و مادربزرگ خودم صحبت کردم خاطرات بعضاً جالبی دارند، از همین مثلاً اوراق قرضه پدربزرگم خاطرهای تعریف میکرد و میگفت «من آدم سیاسی نبودم ولی یک چیزی که یادم است دولت از نظر مالی و بودجه کسری داشت، سربازی را میفروخت سربازیام را رفتم خریدم»، یعنی این جنس خاطرات داشتند.
سراغ افرادی رفتیم که یا اون موقع خاطرهای داشته باشند یا مطرح باشند؛ مثلاً شاهحسینی فعالیتش اون موقع جدی بوده فعالیت بسیج کنندگی مردمشان؛ سطح بالای نخبه سیاسی نبودند ولی در بسیج کردن و جمعیت جمع کردن موفق بودند. یزدی در جنبش دانشجویی آن زمان مطرح بود.
از ۷ نفر مورد مصاحبه ما دو نفر نهضت آزادی هستند چهار تا از آقایان جبهه ملی و یک نفر فداییان اسلام. محمود کاشانی را پیگیرش شدیم برای مصاحبه ولی خیلی هم خود من شخصاً مایل نبودم با ایشان مصاحبه کنم علتش این بود که ایشان بهخاطر عنوانشان وابسته به آیت الله کاشانی نشان داده میشوند ولی فکرشان فکر آیت الله کاشانی نیست حداقل فکر کاشانی برای آن موقع را نمیتوانند نمایندگی کنند، الآن نظرات خودشان را میدهند.
تسنیم: بیشتر منابع تحقیقتان از چه کتابهایی بوده است؟ زمان پژوهشتان چقدر بود؟
حبیبی: کتابی که من نمیتوانم بگویم پژوهش ما برمبنای فلان کتاب و فلان فکر استوار است فقط، یعنی ما سعی کردیم از منابع مختلف و فکرهای مختلف استفاده کنیم؛ یعنی از آن دوجلدی کشف تاریخ کیهان خواندیم و از مطالبش و نگاهش و فکتهایی که آورد استفاده کردیم تا کودتای آبراهامیان از خاطرات افرادی که بودند استفاده کردیم. خاطرات دکتر مصدق را مطالعه جدی داشتیم و کتاب آقای حسینیان را مطالعه جدی داشتیم و جاهایی که یک مقدار اختلاف برانگیز بود ما سعی میکردیم به رفرنسی که دادند یک مراجعه کنیم ببینیم اصل مطلب چه بوده است.
ما به یک تحلیل کلی هم رسیدیم و این تحلیل کلی خطکش و معیار ما برای ادامه کار شد. تحلیل این بود که ما دیدیم درگیریای که خصوصاً مثلاً بگوییم ۴۰ سال اخیر پیش آمده و روایتی که از دوران نهضت نفت میشود، یک درگیری داخلی را نشان میدهد یعنی اختلاف کاشانی و مصدق در صورتی که دعوایی که اون برهه بوده دعوای اصلی دعوای این دو تا نبوده است. دعوای اینها با دربار و نیروی خارجی بوده و همان جایی که دعوا یادشان رفته دشمن خارجی آمده، با هم دعوا کردند و رو به شکست رفته است.
ما در کتابهای مختلف که دیدیم بعضاً این نگاه را نداشتند یعنی بیشتر میبردند سمت دعواهای داخلی جاهایی یا مثلاً مصدق را بکوبند یا اینکه مثلاً نسبت به آیت الله کاشانی نسبت بدهند. ما واقعاً دیدیم این نگاه درستی نیست. دعواها بوده مثلاً دعواهای داخلی هم منجر شده که آن دشمن بتواند ضربه خودش را بزند ولی اصل دعوا را اول ما باید ببینیم چیست. اصل دعوا مغفولمانده ما، یعنی غفلت از همین اصل دعوایمان باعث شده تا نسبت به این کار، دوستان مختلفی موضع داشته باشند از کیهان نسبت به ما انتقاد جدی دارند. این را ما اکران خصوصی کردیم حتی برای تحریریه روزنامه شرق و کیهان. هر دو منتقد بودند که همه تاریخ را نگفتیم. در کیهان میگفتند که مصدق خیلی بدتر از این بوده خیلی منفیتر از این بوده؛ آقایان و خانمهای شرق میگفتند «شما چرا از خیانتهای کاشانی نمیگویید؟»، بهنظر ما غفلت از اون دعوای اصلی باعث این حرفها شده است.
تسنیم: آقای عبدخدایی یک جملهای دارد و میگوید که در ۲۸ مرداد این مردم این ملت همان ملتی نیستند که سی تیر بیرون میآیند و با خون خودشان روی دیوار شعار حمایت از مصدق مینویسند، تغییر کردند. یک مقدار خیلی کمی در مستند در مورد این تغییر صحبت میکند ولی این تغییر را بیشتر نمیپردازد، چرا؟ در مورد نقش و تأثیرگذاری اعضای حزب توده خیلی کم صحبت شده یا اصلاً نبوده است.
حبیبی: یک مسئلهای که هست ما این را قبول داریم بحث یعنی این که این مردم چی شدند بالاخره ما تحلیلی که به آن رسیدیم این بود که این مردم هم خسته شدند از دعواها، هم اینکه فکر میکردند این بحثهای کودتا و آن شلوغیهای چند روز هم مثل قبل تمام میشود ولی غافلگیر شدند.
تسنیم: اینها اعلام نمیشود. در ۳۰ تیر کاملاً آیت الله کاشانی است که مردم را به صحنه میآورد. بخش مذهبی جامعه به شهادت میرسند و هیچ خبری از جریانات حزب توده نیست. اینها در فیلم گفته نمیشود، خیلی سرسری گفته میشود که فقط چند نفر کشته شدند.
حبیبی: یک چیز را البته راجع به خودم میخواهم اعتراف کنم؛ ما بالاخره تازهکار بودیم و مثلاً خود بنده اولین تجربه کار بلندم بود.
انتهای پیام/*
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0