حاکم شهری که مرغابی بود ……..
از اجبار برای آموزشگاه خاص تا کسر از حقوق خلاف بخشنامهها
فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد برابر اسنادی که خبرنگاران به دست آوردهاند، مجبور میشوند که دورههای ضمن خدمت خود را در آموزشگاهی خاص بگذرانند و تلاش آموزش و پرورشیها برای رساندن منافع دورههای پرسود ضمن خدمت فرهنگیان، به این آموزشگاه خاص است.
به گزارش مهردنا، دورههای ضمن خدمت فرهنگیان که در ارتقای شغلی و مزایای شغلی نقش دارد، به بازاری داغ برای برگزار کنندگان تبدیل شده است. تعداد بالای فرهنگیان در مقایسه با کارمندان سایر ادارات دولتی در کنار وجود نوعی اجبار برای گذراندن دورههای ضمن خدمت، سبب شده تا آموزشگاهها و افراد زیادی به رقابت در برگزاری این دورهها مشغول باشند.
این بازار داغ و پر طرفدار طبیعی است که در سایه ضعف و سهل انگاری در نظارت، تنور رانت و ویژه خواری را داغ کند و برخی در تلاش باشند تا از جیب همیشه خالی فرهنگیان با زور برای ارتقای علمی آنها مایه بگذارند، این برخی با یک نامه و یا یک دستورالعمل میتوانند سود سرشاری را عاید یک موسسه خصوصی نمایند و همین عوامل سبب شده که حساسیت در زمینه برگزاری دورههای ضمن خدمت فرهنگیان هم از سوی جامعه بزرگ معلمان و هم از سوی جامعه آموزشگاه داران و برگزار کنندگان دورهها بالا باشد.
با این مقدمه کوتاه میتوانیم به سراغ این دورههای پرحاشیه در کهگیلویه و بویراحمد برویم. قصه از این قرار است که مطابق آنچه در این گزارش بیان میشود، شرکتی با استمداد از نامههای جبری آموزش و پرورش قصد دارد که بازار دورههای ضمن خدمت فرهنگیان را قرق کند و علیرغم اینکه مسئولان متولی در استان حتی به آموزش و پرورش هشدار میدهند که شرکت فوق مجوز برگزاری چنین دورهای ندارد اما انگار آموزش و پرورشیها قصد کوتاه آمدن از اجبار جامعه بزرگ خود به گذراندن دوره ضمن خدمت – صرفا در شرکت مذکور- را ندارند. آنچه در زیر میآید، شرح مفصل این ماجرا از ابتدا تا به امروز به روایت اسناد و مدارک است.
اتمام حجت استانداری، آغاز ماجرا
در آبان ماه سال ۱۳۹۳، مدیرکل وقت دفتر آموزش و پژوهش استانداری کهگیلویه و بویراحمد طی نامهای به کلیه دستگاههای اجرایی، دو شرکت دنا کوشا و آموزش بازرگانی یاسوج را فاقد مجوز قانونی برای برگزاری دورههای آموزشی میداند و در نامهای با قید فوریت اعلام میکند که گواهینامههای صادره از سوی این دو شرکت فاقد اعتبار است.
همین مدیرکل در دی ماه همان سال با ارسال نامهای به آموزش و پرورش در خصوص مجوزهای بنیاد ICDL که ظاهرا در کنار دو شرکت فوق و با مدیریت واحد فعالیت داشته است، اظهار نظر میکند. در نامه دوم نکات حائز اهمیتی وجود دارد که بعدتر در رمزگشایی از سیاستهایی که آموزش و پرورش اتخاذ میکند، راهگشاست.
دفتر آموزش و پژوهش استانداری در نامه مذکور خطاب به مدیرکل آموزش و پرورش مینویسد که بنیاد ICDL حق برگزاری آزمون ICDL را ندارد. همچنین دستگاه نمیتواند با چنین شرکتهایی اقدام به انعقاد قرار داد نماید و کارکنان باید شخصا اقدام به پرداخت شهریه نمایند.
رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کهگیلویه و بویراحمد، دیگر شخصی است که آموزشگاه دنا کوشا را فاقد مجوز میداند و میگوید که گواهینامههای صادره بنیاد ICDL (دنا کوشا، نماینده این بنیاد در استان است) برای ارتقای کارکنان دولت، فاقد اعتبار است.
حسن نوروزی همچنین در نامهای خطاب به مدیرکل بازرسی استانداری اسامی شرکتهایی که از سازمان مدیریت و برنامه ریزی برای برگزاری دورههای آموزش کارکنان دولت فاقد مجوز هستند را اعلام میکند و باز نامهای آشنایی چون دنا کوشا و آموزش بازرگانی به چشم میخورد. نوروزی در این نامه صراحتا نمایندگی بنیاد ICDL ایران در استان کهگیلویه و بویراحمد را فاقد وجاهت قانونی میداند.
اجبار از آموزش و پرورش!
تا اینجای ماجرا احتمالا کاملا واضح است که مراکز مربوط طبق نامههای مسئولان و متولیان استانی فاقد وجاهت قانونی هستند و گواهینامههای آنها اعتباری ندارد اما از اینجا به بعد به تشریح اجبارهای آموزش و پرورش برای برگزاری دورهها توسط همان آموزشگاههایی که نامشان آمد، میپردازیم.
علیرغم اینکه هشدارهای مسئولان از سال ۱۳۹۳ شروع شده بود اما در پنجم خرداد ماه سال ۱۳۹۴، آموزش و پرورش استان در نامهای از طرف مدیرکل این نهاد به ادارات تابعه دستور همکاری در خصوص آموزش و آزمون با نمایندگی بنیاد ICDL در استان را میدهد.
اداره آموزش و پرورش شهرستان بویراحمد هم در روز بعد از نامه مدیرکل، اسامی دورههای آموزشی نمایندگی این بنیاد در استان را با معرفی نام شخص نماینده و آدرس آن به کلیه مدارس ابلاغ میکند و خواستار اطلاع رسانی در مورد این دورههای آموزشی به فرهنگیان میشود.
آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد که شاید از نحوه همکاری دو اداره تابعه خود یعنی گچساران و دهدشت ناراضی است در نامهای در بهمن ماه سال ۱۳۹۴، به مدیران این دو شهرستان باز موضوع را یادآور شده و خواستار اقدام قانونی (!) این ادارات میشود.
اداره بویراحمد اما در اجبار فرهنگیان به مراجعه به این نمایندگی این بنیاد فعال است و در آذر ماه ۱۳۹۴ ضمن معرفی کامل دورهها به مدارس، مهارتهای هفتگانه ICDL را الزامی و پیش نیاز دورههای بعدی دانسته و فرهنگیان و حتی دانش آموزان را برای شرکت در این دورهها در نمایندگی این بنیاد (شرکت آموزش بازرگانی) هدایت میکند.
سال ۹۵، جدال در دهدشت
ماجرای اصرار آموزش و پرورش بر گذراندن دورههای ضمن خدمت فرهنگیان در یک آموزشگاه خاص، در شهرستان کهگیلویه کار را به شکوائیه هم میکشاند. ظاهرا معترضان به این تصمیم آموزش و پرورش دست به دامان فرماندار میشوند و فرماندار این شهرستان هم بنیاد ICDL را فاقد مجوز برگزاری دورههای آموزشی در شهرستان میداند و از مدیر آموزش و پرورش دهدشت میخواهد که از فعالیت نماینده این بنیاد جلوگیری کند. در پایان بهار سال ۱۳۹۵ و با نامه مدیر آموزش و پژوهشهای توسعه و آینده نگری کهگیلویه و بویراحمد، ماجرا وارد فاز جدیدی میشود. این نهاد که یکی از واحدهای سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان است در نامه خود بنیاد ICDL را مجاز به برگزاری یک دوره – مهارتهای حرفهای و اداری کار با رایانه ۲۲ ساعت- میداند که در ادامه فرماندار کهگیلویه ضمن نام بردن از این دوره، صلاحیت برگزاری دیگر دورهها را برای بنیاد مذکور رد میکند این در حالی است که در نامه نگاریهای آموزش و پرورش نام تعداد زیادی دوره برای مرکز ذکر شده بود که فرهنگیان میتوانستند در آنها شرکت کنند.
آخرین تلاش آموزش و پرورش
کار به جایی میرسد که سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور هم در این موضوع اظهار نظر میکند، رئیس امور ساختارهای سازمانی و دولت الکترونیک سازمان مدیریت و برنامه ریزی در نامهای در مرداد ماه سالجاری به رییس این سازمان در استان کهگیلویه و بویراحمد ابعاد دقیق ماجرا را روشن میکند. علیرضا شاهپوری دورههای مجاز برای بنیاد ICDL را علاوه بر «مهارتهای حرفه ای اداری کار با رایانه (۲۲ ساعت)، دورههای مهارتهای حرفهای کار با رایانه (ICDL) میداند و البته تاکید میکند که کارمند باید به صورت خود آموز در این دورهها شرکت کند و پرداخت هزینهها توسط کارمند فراگیر و نه دستگاه اجرایی صورت میگیرد.
در نامه رییس امور ساختارهای سازمانی و دولت الکترونیک سازمان مدیریت و برنامه ریزی، موسسات مجاز برای برگزاری دورهها اینگونه معرفی میشوند » مراکز و موسسات مجری آموزشی که از طریق سامانه مدیریت آموزش فناوری اطلاعات کارکنان دولت به عنوان مجری دوره مهارتهای حرفهای اداری کار با رایانه معرفی شدهاند» که کارمند دولت میتواند بصورت خودآموزی با مراجعه به آنها آموزش ببیند و با ارایه گواهی از امتیازات آموزشی موجود در نظام آموزشی کارکنان دولت بهره مند شود.
آموزش و پرورش استان که هر جا فعالیت نمایندگی بنیاد موصوف به حالت تعلیق درآمد (از جمله شهرستان کهگیلویه و با دستور فرماندار که پیشتر به آن اشاره شد) خود اقدام به برگزاری دوره کرد و در این میان بحث خودآموزی را نادیده گرفت در ماه جاری آخرین تلاش را برای بنیاد ICDL انجام داد.
مدیر آموزش و پرورش شهرستان بویراحمد در ۱۸ بهمن ماه سالجاری در نامهای به کلیه مدارس این شهرستان از تفاهم نامهای بین آموزش و پرورش و بنیاد ICDL خبر میدهد، تفاهم نامهای که خلاف اعلام نظر سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور مبنی بر خود آموزی است. در نامه آموزش و پرورش بویراحمد که براساس نامه اداره کل نگارش شده است، تنها دو مرکز که یکی از آنها آموزش بازرگانی دنا کوشا (همان نمایندگی بنیاد ICDL) است را معتبر میداند و بغیر از این دو موسسه، مدارک سایر مراکز را فاقد اعتبار میداند که بازهم خلاف هم اظهار نظر سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور عمل میکند تا بدین وسیله آخرین دفاع تمام قد را از بنیاد ذکر شده داشته باشد.
کسر از حقوق، خلاف بخشنامهها
فصل دیگر داستان برگزاری دورههای ضمن خدمت فرهنگیان، ماجرای هزینههای این دورههاست. در حالی که پیشتر اشاره شد، مدیرکل وقت دفتر آموزش و پژوهش استانداری به ادارات این اجازه را نمیدهد که با موسسات و نهادها قرارداد ببندند و باید شهریه دورهها شخصا توسط خود کارمند پرداخت شود اما بارها در جریان نامههای ادارات آموزش و پرورش کسر از حقوق به صورت قسطی درج شده است.
مدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد در نامهای که در سال ۱۳۹۴ به ادارات تابعه خود مینویسد کسر قسطی هزینه شرکت در دورهها را متذکر میشود. مدیر آموزش و پرورش شهرستان کهگیلویه نیز در آذرماه سالجاری ضمن معرفی تعدادی دوره آموزشی از کسر هزینه آنها به صورت قسطی از حقوق کارکنان خبر میدهد.
این اقدامات خلاف بخشنامههای وزارتی و دولتی نیز هست چرا که اگر نگاهی به بخشنامهها و دستورالعملهای نهادهای بالادستی ادارات استان هم بیاندازیم، بحث هزینه دورهها شفاف و روشن مشخص شده است. معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور در بخشنامهای دستگاههای اجرایی را مکلف میکند که اعتبارات آموزش و بهسازی را در بودجه سنواتی دستگاه پیشبینی کنند.
در سال ۱۳۹۳ هم مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش ادارات کل استانی را مکلف میکند که «صرفا در صورت تامین اعتبار از محل سایر منابع مالی استان میتواند نسبت به برنامه ریزی و اجرای سایر دورههای آموزشی اقدام نمایند» و منظور از سایر دورهها هم دوره هایی است که آموزشهای بدو خدمت، بدو انتصاب و حین خدمت دبیرانی که حسب ضرورت به عنوان آموزگار به کار گرفته میشوند و دورههای آموزشی مرتبط با کتابهای تازه تالیف نباشد. لذا دورههای فناوری اطلاعات و ICDL جزو همان سایر دورههایی است که از بند مذکور بخشنامه وزارت آمده است.
معاون وزیر آموزش و پرورش هم در اظهار نظری رسانهای شده در دی ماه سالجاری دریافت وجه بابت کلاسهای ضمن خدمت را تخلف میداند. علی زرافشان میگوید که دورههای ضمن خدمتی که مجری آن آموزش و پرورش است رایگان است و منابع مالی آن را وزارتخانه تامین میکند که براساس گفتههای این معاون وزیر هم آموزش و پرورش استان و در شرایطی که مقام بالادستی آنها، دریافت وجه را منع کرده تخلف نموده و به صورت کسر از حقوق از معلمان هزینه ضمن خدمت دریافت کردهاند.
اینجا به انتهای داستان دورههای ضمن خدمت فرهنگیان استان میرسیم، دورههایی که فرهنگیان مجازند، خودشان در آموزشگاههای مورد تایید و مجوز دار بگذارنند اما چنان که ملاحظه شد آموزش و پرورش سعی در هدایت آنها برای آموزشگاهی خاص داشته است. دورههایی که نباید بخاطر آن از حقوق فرهنگیان کسر میشد اما شده است و دورههایی که بررسی دقیق آن، برای جلوگیری از تضییع حقوق فرهنگیان نیازمند ورود نهادهای نظارتی و بازرسی است.
امید مردم/
برچسب ها :آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد ، آموزشگاه خاص ، اجبار برای آموزشگاه خاص ، پایگاه اطلاع رسانی مهر دنا ، دورههای ضمن خدمت ، رانت خواری ، سایت خبری مهر دنا ، سایت خبری و تحلیلی مهر دنا ، فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد ، کسر از حقوق، خلاف بخشنامهها ، کهگیلویه ، کهگیلویه و بویراحمد ، مهر دنا
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
یک سرمایه دار که اتفاقا بزرگترین بدهکار بانکی هم هست، در حال راه انداختن امپراطوری صنعتی در یاسوج است و ظاهرا هیچکس زوری ندارد که مقابل زر و زور و تزویر او بایستد.
سرمایه داری که هر مدیر بانکی با وی همراه نباشد و طلبش را بخواهد مورد غضب واقع می شود نمونه اش مدیر بانک ملی که شخص سرمایه دار در جلسه عمومی چند سال پیش سیلی خواباند در گوشش و نمونه دیگرش مدیر بانک صادرات که مقابل زیاده خواهی ها ایستاد و امپراطور سرمایه داری او را شست و روی بند انداخت، چرا؟ چون سرمایه دار ما هر چی می خواهد باید بشود. حالا وقتی این بلاها را سر بانک ها می آورد و کسی جرات ندارد به او حتی کلمه ای حرف بزند چه انتظاری دارید که حق و حقوق کارگرها را رعایت کند.
کارگرهای کارخانه قند از این کارخانه سهم دارند اما سرمایه داری که این کارخانه را حالا با زد و بند یا با مزایده و مناقصه خرید حتی اجازه نمی دهد که سهامداران کارخانه وارد کارخانه شوند. بدون اینکه سهامداران خبر داشته باشند هیات مدیره و مدیرعامل برای کارخانه تعیین کرد و حالا قصد دارد با بهانه ضرر ده بود کارخونه و بدون اینکه حقی برای کارگران قایل شود، سهام آنها را مفت و مجانی و با زور از چنگشان تصاحب کند و صدای کارگران بدبخت هم به هیچ جا نمی رسد.
هرچه کارگران بیچاره و بدبخت که سهام هم دارند رفتند و آمدند حتی حقوقی که از کارخانه طلبکارند هم به دستشان نرسید در حالی که بانک می گوید که خریدار جدید تعهد داده بدهی های کارخانه را بپردازد.
در این وسط تعدادی رسانه بودند که خود را ارزشی می دانستند و کارگران را گول زدند که حمایتتان می کنیم اما وسط راه کارگران را رها کردند. بعضی ها می گویند از شکایت و شکایت کشی ترسیدند و بعضی ها هم می گویند با مبالغ ناچیزی آنها را خریده اند وای بر جامعه ما چه خبر است که صدای تجمع و تحصن کارگرهایی که پول نان شب ندارند به هیچ جا نمی رسد. وای بر رسانه ای که قلمش را پول تغییر دهد یا زور بشکند.
مسئولان هم همه شان دست به دست هم داده اند که حق و حقوق کارگران را یک سرمایه دار زیر پا بگذارد و آب هم از اب تکان نخورد. کجا رفته عدالت جامعه اسلامی که یک سرمایه دار به پشتوانه پولش می تواند حتی حقوق کارگران محتاج به نان شب را پرداخت نکند.
کجا رفتند آن رسانه هایی که می گفتند کاریتان نباشد ما حرف شما را به گوش مسئولان بالا دستی میرسانیم. در این نزدیک عید مجبوریم شرمنده خانواده هایمان باشیم و هرچند این مطلب را هم رسانه های خریداری شده بر روی سایت نمی گذارند اما می نویسیم از درد دل کارگری که همه دست به دست هم داده اند تا حقش را بخورند.
جمعی از کارگران سهامدار کارخانه قند
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 2 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 2