در تشییع دیروز شاخههای گل بود و پرچم سیاه عزا، عکس شهدا، چشمان اشکبار و دیگر هیچ؛ هیچ به معنای همان مفهومی که رسانههای ضد انقلاب همواره سعی دارند از هر حادثهای به نفع مقاصد خود بهرهبرداری کنند و در این میان چیزی جز این واژه نصیبشان نمیشود.
این بار نیز فرصتطلبان، آتشسوزی و فاجعه ساختمان پلاسکو در مرکز پایتخت را از همان ابتدا دستمایه امواج تخریبی خود قرار دادند و هر کدام از منظری کوشیدند، ماجرا را به بهانهای برای ابراز دشمنی تبدیل سازند.
رصد روزانه رسانههای رسمی و مکتوب جریان ضدانقلاب نشان میداد هر روز از یک زاویه بر موج آتش پلاسکو سوار میشدند تا به نتایج مطلوب سیاسی خود دست یابند. از انتقاد به مسئولان گرفته تا شایعات مضحکی چون عامدانه بودن تخریب پلاسکو و شائبهسازیهای مختلف در مورد مراسم تشییع. یکی از ترجیعبندهای جریان معلومالحال در این حادثه، تلاش برای ناکارآمد نشان دادن نظام و مسئولان در این زمینه بود. همچنین جمعی دیگر سعی داشتند با اعتبارزدایی از رسانههای رسمی و خودی، نبض افکار عمومی را در دست گرفته و به آنها شکل دهند.
هرچند که در این میان برخی رسانههای داخلی خواسته یا ناخواسته توپ را سمت دروازه حریف شوت میکردند اما آنچه از نتیجه دیده شد، برخلاف بیاخلاقی و عناد محض برخی گروهها در تسویهحسابهای سیاسی و حتی انقلابی بود. البته این بخشی از ماجرای دنبال شده توسط رسانههای ضد انقلاب است.
پس از این نیز در حالی که ملت ایران داغ عزیزان مدفون شده در زیر آوار حادثه را بر دل داشتند و گروههای امدادی فعالیت بیوقفه خود برای آواربرداری و خروج محترمانه پیکر شهدا را دو چندان ساخته بودند، نویسنده یکی از همین سایتهای ضد انقلابی که ارگان رسمی سازمان سیا محسوب میشود با وقاحتی کمنظیر از مردم خواست مراسم تشییع پیکر شهدای آتشنشان را به صحنه مخالفت و درگیری با نظام بدل سازند.
این سرآغازی برای بهرهبرداری از مراسم تشییع شد که در نهایت تا ساعتهای قبل از شروع مراسم، به یاوهگویی در مورد مکان و زمان رسید. صبح، شائبه وقفه در برگزاری مراسم را مینوشتند و شب، دست و پا میزدند تا شاید اینگونه القا کنند که قرار است مراسم تشییع مخفیانه برگزار شود.
بعد از مشخص شدن زمان تشییع، تیر خود به سمت برگزاری مراسم در روز غیرتعطیل با محوریت تلاش برای کاهش حضور مردمی را نشانه گرفتند اما برهانهای خالی از منطق و قیاسهای معالفارق، نهتنها توان ریلگذاری برای تعیین مسیر به سمت تفکرات غیرانقلابی را نداشت، بلکه منتج به شکوهی هر چه تمامتر در آیین بدرقه جانفشانان پلاسکو شد.
این گفته راقم این سطور نیست. حضور مردم از قشرهای مختلف در یک روز غیرتعطیل گویای این موضوع است. اشکهای قدرشناسانه پیر و جوان مؤید این ادعاست. پارچهنوشتهها و پلاکاردهای دست مردم به پاس و قدردانی از رشادتها و ایثار آتشنشانها نقش بر آب کننده نقشه خناسان است.
و حتی توئیت خبرنگار یکی از روزنامههای غیرهمسو که گفته بود: «از ۸:۴۵ دقیقه تو تشییع آتشنشانان بودم، از سمت قنبرزاده وارد مصلی شدم و ساعت۱۱ با جمعیت از در جنوبی خارج شدم؛ درکل فقط یه کاغذ استعفای قالیباف دیدم.»
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0