سجاد ابوذری
چه میتوانید بکنید؟ غذایتان را هم نمیتوانید تغییر دهیدچه رسد به قضای ما!؟
کلمه انقلاب اولین بار در اخترشناسی به کار برده شده است و به معنی زیرورو شدن یا پشت و رو شدن است
مهردنا// سجاد ابوذری نوشت :
امریکا واسراییل واپوزیسیون خارج نشین بدانندکه درایران امروز انقلاب وجنگ ممکن نیست و چرا که اکثریت مردم ایران موافق انقلاب جدید نیستندوجنگ با ایران باوجود داشتن موشک گناهی بزرگ برای انان خواهد بود
به طور قطع در این نوشته قصد توصیه و پند پیرامون فواید و مضرات انقلاب وجنگ درایران را برای طرف های مقابل را ندا رم و حتی قصد ارزش گذاری برای این موضوعات هم نیست که انقلاب وجنگ میتواند خوب باشد یا بد. فقط در ادامه سعی خواهیم نمود چند سوال واقع بینانه در سطح کلان راجبه “چه می شود” آینده ایران داشته باشیم، زیرا اکنون دیگر وقت آن نیست که جامعهای با آزمون و خطا مصالح خود را بدست آورد زیرا همانطور که میبینیم انقلاب هاوجنگ ها در منطقه نه تنها کشورها را به سمت بهتر شدن شرایط سوق نداد بلکه منجر به از بین رفتن خیلی از زیرساختها که خود باعث دهها سال عقب ماندگی واوارگی وزخمی وگشته شدن مردم شد
کلمه انقلاب اولین بار در اخترشناسی به کار برده شده است و به معنی زیرورو شدن یا پشت و رو شدن است. اما مفهوم مدنظر ما برداشت جامعه شناسی از کلمه انقلاب است که هرگونه جنبش اجتماعی تودهای که به فرایندهای عمده یا دگرگونی اجتماعی بیانجامد را گویند. از برخی معروفترین انقلابهای تاریخ جهان، میتوان از انقلاب فرانسه(1799-1789)، انقلاب روسیه 1917، انقلاب 1949 چین و همینطور انقلاب 1978 ایران نام برد. جَنگ[۱] به درگیری سازمانیافته، مسلّحانه و غالباً طولانیمدتی گفته میشود که بین دولتها، ملتهایا گروههای دیگر انجام شده و با خشونت شدید، گسیختگی اجتماعی و تلفات جانی و مالی زیاد همراه است که مهمترین جنگ های میتوان جنگ ویتنام وجنگ تحمیلی نام برد
🔸برخی از عواملی که لازم هستند تا یک کشور درموضع ضعف قرار بگیردو انقلاب وشرایط جنگ دران شکل بگیرد؛ ۱-نارضایتی عمیق از شرایط سیاسی و اقتصادی موجود در یک کشور ۲-وجود یک ایدئولوژی جایگزین و به قولی یک آلترناتیو ۳-گسترش روحیه آنارشیستی(هرج و مرج طلبی) ۴-وجود رهبر ۵-وجود نیروهای هماهنگ کننده عمومی و…
🔸حال بازگردیم به عنوان اصلی این متن و آن اینکه چرا بنده معتقد م که باید نگاه واقع بینانه تری به هر حرکتی داشته باشیم. بدین منظور معتقد هستم باید چندین سوال مطرح شود و به طور ضمنی برای آنها پاسخی وجود داشته باشد(البته در اینجا قصد پاسخگویی ندارم و فقط قصد روشن کردن برخی زوایای ماجرا است)، تا بتوان به تغییروجنگ علیه ایران اندیشید در غیر اینصورت هر حرکتی فقط موجب صدمه بیشتر به کشور خواهد شد و همچنین معتقد هستم که اگر تکلیفمان با این سوالها که در ادامه خواهد آمد روشن نشود هر حرکتی منجر به شکست خواهد شد.جدای از تعصبات ملی ومذهبی که نمادهرایرانیست
۱.در حال حاضر در ایران نزدیک به هشت و نیم میلیون حقوق بگیر شاغل و بازنشسته وجود دارد که با میانگین خانواده چهارنفر، بین سی تا چهل میلیون نفر مستقیما زندگی و حیات اقتصادی شان تحت تاثیر است. اگر امکان یک بسیج عمومی را علیه حکومت میسر بدانیم حدود چندین ماه درگیری پیامدش خواهد بود,که خود منجر به قطع حقوق این جمع خواهد شد و آنها از ابتدایی ترین نیازهایشان محروم خواهند شد. حال چگونه می توان انتظار داشت که این بخش از مردم همراه حرکتهای هیجانی و انقلابی گردندواز جنگ گریزان بدانیم؟ در اینجا بازهم تاکید میکنم قصد دیدن واقعیتها فارغ از تعصبات ملی ومذهبی است.
۲.اگر بدنه ارتش و نیروی انتظامی را از مردم بدانید که همینطور هم هست ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار نیروی سپاهی و اطلاعاتی هم همین طور ند که وجودمردمی دارند و هویت و حیات اقتصادی شان همگی به حیات جمهوری اسلامی گره خورده است و با قصد جنگ وهر تغییر بنیادین به صورت ریشه ای برخورد خواهند کرد، با توجه به اینکه این نیروی نظامی مجهز به سلاح ایمان وموشکی است و نیروی قدرتمندی هم دارد چگونه میتوان با آنها مقابله کرد که کمترین تلفات بوجود بیاید؟ (شاید در ذهن برخی این موضوع شکل بگیرد که ارتش وسیله مقابله خواهد بود اما باید در نظر داشت که اکثر یت ارتش وسران ان به شدت به نظام وابسته هستند و با توجه به این موضوع در نبود سران ارتش خود ارتش دچار هرج و مرج داخلی میشود اما اگر امکان بازیابی ارتش بعد از عوض شدن فرماندهانشان هم باشد باید منتظر یک جنگ داخلی باشیم بین ارتش و سپاه که مدت آن معلوم نخواهد بود.) پس باز هم تاکید میکنم که مسائل پیچیده تر از سال ۵۷ است وحمله امریکا به عراق است و نبایداپوزیسیون وامریکا واسراییل نگاه ساد ه داشته باشند.
۳.چون نیروی نظامی در همه بخشهایش بسیار ایدئولوژیک و تحت حکومت ولایت فقیه اداره میشود در صورت تزلزل در حکومت مرکزی وولایت فقیه یا از بین رفتن اقتدارانها چند سوال پیرامون امنیت ایجاد میشود از جمله؛
۱.امنیت مرزهای ایران با توجه به مشکلات مرزی که تقریبا با همه کشورهای اطرافمان داریم چه خواهد شد(به عنوان مثال در نظر داشته باشیم که امروز ترکیه رسما بر بخشی از خاک سوریه وعراق ادعای مالکیت دارد).
۲.امنیت درون شهرها چگونه اداره خواهد شد با توجه به این همه تضادهای ایجاد شده بین طبقات محروم و غنی و کینه هایی که در طی این سالها بین پایین شهر و بالای شهر تولید شده است.
۳.برای زندانها چه اتفاقی رخ خواهد داد بازهم با توجه به اینکه روئسا براساس وابستگی انتخاب شده اند.
۴.برای اداراتی مانند ادارات آب، برق، گاز چه اتفاقی رخ خواهد داد و چقدر طول میکشد تا شرایط عادی حاکم شود.
۵.با توجه به اینکه در مناطق مختلف ایران افرادی هستند که متاسفانه معتقد به جدایی طلبی هستند و افکار پانی رو اشاعه میدهند در نبود قدرت بازدارنده برای بخشهای مختلف ایران چه رخ خواهد داد و در صورت عوض شدن حکومت اگر آنها باز هم اعتقاد به جدایی داشتند با آنها چگونه برخورد خواهد شد؟
۶.چون به طور طبیعی هر حرکت انقلابی نیاز به رهبر و پیشوا دارد، این رهبر و به طور کلی ایدئولوژی حاکم بر آینده ایران چه خواهد بود؟
۷.جایگاه و نقش دین مخصوصا مذهب شیعه در آینده چه خواهد بود و با حدود پانصدهزار روحانی در کشور چگونه برخورد خواهد شد؟
۸.تکلیف یک بسیج عمومی با گروههایی مانند مجاهدین و امثالهم چه خواهد بود، باید توجه داشت که تنها ایدهای که طی این سالیان با جمهوری اسلامی مقابله کرده است این افراد بودهاند و مطمئنا به دنبال هر اتفاقی آنها در پی سهم خواهی وخون خواهی وخون ریزی خواهند بود.
۹.با سران نظام و به طور کلی افرادی که در این نظام دارای جایگاهی بودهاند چگونه برخورد خواهد شد؟شاید پاسخ برخی این باشد که به تناسب اشتباهاتشان با آنها برخورد خواهد شد اما باید این مسئله را در تاریخ انقلابات جهان بنگریم که مسئله بسیار غامض و پیچیدهای هست و جواب مشخص و سادهای درباره آن وجود ندارد.
🔸از این دست سوالات بسیار هستند اما نگارنده معتقد است که در عصر سرعت عاقلانه تر آنست که قبل از هر حرکتی یک بار به این سوالات و پاسخ ضمنی آنها فکر شود تا بعدها دچار خسران و پشیمانی بیشتر نشویدو حسرت این روزها خوشتان رادرخارج این مرزپرگهر نخورید.
🔸اما به عنوان نکته آخر اینکه قصد از طرح این سوالها امر به منفعل بودن در برابر اشتباهات هیچ شخص یا سیستمی نیست و قصد بازدارندگی از هیچ حرکتی وجود ندارد فقط چیزی که به نظر میرسد و آگوست کنت هم آن را پیشنهاد میکند این موضوع است که هر حرکت انقلابی وجنگی باید از درون فرد شکل بگیرد وگرنه هر اتفاقی در بیرون به نظر نگارنده بعد از مدتی منجر به تکرار یا حتی بدتر شدن شرایط قبل خواهد شد همانطور که از تاریخ درس می گیریم؛ انقلاب فرانسه منجر به هرج و مرج داخلی در نهایت به قدرت رسیدن ناپلئون و جنگ با نصف اروپا، انقلاب چین منجر به قدرت رسیدن مائو و اتفاقات وحشتناک بعد از آن، انقلاب روسیه منجر به قدرت رسیدن البته با کمی فاصله استالین و جنگهای بعد از آن و سرکوب شدید داخلی وجنگ های ویتنام وژاپن وایران اشاره کرد
🔸آخر هم باید این جمله تروتسکی رو یادآور بشم که کسی که می خواست زندگی آرامی داشته باشد نمی بایست در قرن بیستم به دنیا بیاید و این جمله بنظر نگارنده شامل قرن بیست یکم هم هست.
برچسب ها :سجاد ابوذری ، مهردنا ، یاداشت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0