مدیرکل حراست استانداری کهگیلویه و بویراحمد معرفی شد

جوابیه ای بر مقایسه احمدی و خادمی/ از قیاست خنده آمد خلق را…

دوستی یا دوستانی قلم بر داشته اند و به لطف عرق طایفه و عشیره در تعریف از خادمی آن را چرخانده اند و سیاهه نوشته اند بر تخریب علی محمد احمدی استاندار عملگرای کهگیلویه و بویراحمد؛ تا شاید از این منظر هم سالها عقب افتادگی کهگیلویه و بویراحمد در دوران موسی خادمی را توجیه کنند و هم بر طبل تخریب مردی بکوبند که در یکسال کمر همت بست تا آشفته بازار و ویرانه های دوره های قبل در کهگیلویه و بویراحمد را سامان دهد یا آوار برداری کند.

گفته اند در لرستان ترافیک حضور وزار و معاونان رئیس جمهور به پا شده و در کهگیلویه و بویراحمد نه؛ اما نگفته اند که استان لرستان هم به لحاظ وسعت و جمعیت و هم به لحاظ توسعه و پیشرفت از کهگیلویه و بویراحمد یک سروگردن بالاتر است. لرستان ۹ نماینده در مجلس دارد که البته همچو سه نماینده کهگیلویه و بویراحمد غرق دعواهای زرگری نیستند و برای تغییر آبدارچی ادارات هم سر و کله هم را نمی شکنند. این وزرا و خدم و حشم هایی که وارد لرستان می شوند به لطف قدرت سیاسی این ۹ نماینده و به دعوت آنهاست و موسی خادمی یک استقبال چی بیشتر نیست که تا زمانی که در کهگیلویه و بویراحمد بود نیز اینچنین بود، تاجگردون وزیر و نماینده به گچساران می برد و موسی خادمی صبح، آفتاب نزده مدیر دفترش را بر می داشت و به استقبال وزیری می رفت که تا ساعاتی قبل اصلا از آمدنش خبر نداشت.

و اما با آمدن احمدی شوهای سیاسی جای خود را به عملگرایی داد. هرچند که شانس با او یار نبود و تا استان را شناخت، ماجرای غمبار سقوط هواپیمای یاسوج پیش آمد و تا چند ماه جو روانی، اجتماعی، سیاسی و حتی عمرانی کهگیلویه و بویراحمد درگیر این حادثه بود و هنوز جستجوی اجساد تمام نشده بود که زلزله های پی در پی بیش از یک ماه در یاسوج به وقوع پیوست و تا اواخر تیرماه، این بلای طبیعی حتی گردشگری یاسوج را هم تحت الشعاع قرار داده بود چه برسد به اینکه وزیر و وکیل به مرکز استان بیاید.

حال به فرض که درست باشد که در دوران موسی خادمی هر روز وزیری با خدم و حشم به استان می آمد که این فرض درست نیست اما نتیجه این سفرها جز سوغات گردو و عسل آقای وزیر و همراهان برای کهگیلویه و بویراحمد چه بود؟ مگرنه اینکه خادمی در سال ۹۲ این استان را با ۱۸۰۰ پروژه نیمه تمام تحویل گرفت و در سال ۹۶ با همان میزان پروژه تحویل احمدی داد در حالی که طرح های بزرگ عمرانی از سد تنگ سرخ گرفته تا پل سوم بشار، جاده پاتاوه-دهدشت، پتروشیمی دهدشت و… همه در دوران مدیریت او راکد شدند. کاری که احمدی در قریب به ۱۰ ماه استانداری اش و در سه جلسه با رئیس جمهور، چندین جلسه با وزرا، حضور وزیر راه و نفت در استان کرد تا آنها را فعال کند، خادمی و اطرافیانش در چهارسال انجام ندادند. امروز با شرایط بغرنج اعتباری دولت، هیچ پروژه ای در کهگیلویه و بویراحمد نیست که غیرفعال باشد این درحالی است که در کمتر از یکسال گذشته بیشتر پروژه های استان برای عکس یادگاری آقای استاندار  وقت و مهمانان فرضی اش بودند.

از طرف دیگر بی انصافی است که بر سابقه سیاسی علی محمد احمدی خرده بگیریم در حالی که استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس بسیاری از تئوریسن ها و مجریان دولتی فعلی را تربیت کرده، نماینده مجلس بوده و به همین واسطه ها ارتباطات خوبی با دولتمردان دارد که این سابقه اصلا قابل قیاس با دو معاون استانداری نیست و نخواهد بود.

به هرحال کهگیلویه و بویراحمد شرایط خاص خودش را دارد، فرودگاه نصف و نیمه یاسوج پس از سقوط هواپیما در حالت نیمه تعطیل به سر می برد و توان پذیرایی از هواپیماهای حتی متوسط پیکر را ندارد، جاده ارتباطی درست و حسابی نداریم و با این شرایط می خواهیم با استان هایی که استانداران و نمایندگانشان در سالهای قبل به فکر زیرساخت ها و نه فیلم های سیاسی بوده اند، رقابت کنیم. احمدی در شرایطی استاندار شده است که نه وضعیت اعتباری و اقتصادی کشور مناسب است، نه زیرساخت های استان در وضعیت متعادلی قرار دارد و نه مدیران تحرکی دارند در این شرایط او باید هم استاندار فعلی باشد و هم به جای استانداران قبلی کار کند، هم بودجه و اعتبار بیاورد و هم مدیران را به تحرک وادار نماید وقتی هم که مدیری را تغییر می دهد، سیاسی بازی ها و قوم و قبیله گرایی عده ای سیاست زده ی منفعت طلب گل می کند و فضای سیاسی را تا مدت ها درگیر حواشی منافع خودشان می کنند.

آمدن احمدی برای کهگیلویه و بویراحمد منشا خیر بود، یادمان نمی رود که تابستان سال گذشته، مردم خسته از طایفه گرایی شدید در جو مدیریتی استان دست به دعا برداشته بودند که خادمی برود. یادمان نمی رود که پل سوم بشار و سد تنگ سرخ هر کدامشان به اندازه یک دهه و نیم غیرفعال بودند و با آمدن احمدی شروع به کار کردند و جاده پاتاوه دهدشت هم که گل سر سبد پروژه هایی بود که موسی خادمی و معاونانش تنها با اولین تونل آن عکس یادگاری گرفتند و حالا عملیات اجرایی پروژه از سر گرفته شده و در آینده ای نه چندان دور بالاخره به اتمام خواهد رسید.