«تروریسم درون‌زاد» علیه آمریکا

در حالی که ۲۳ سال از حادثه ۱۱ سپتامبر می‌گذرد بحران‌های داخلی و تروریسم بومی در ایالات متحده آمریکا بزرگترین معضل پیش روی این کشور به شمار می‌رود.
کد خبر : 34581
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۶

در حالی که ۲۳ سال از حادثه ۱۱ سپتامبر می‌گذرد بحران‌های داخلی و تروریسم بومی در ایالات متحده آمریکا بزرگترین معضل پیش روی این کشور به شمار می‌رود.

به گزارش مهر دنا، 23 سال پیش در 11 سپتامبر سال 2001 وقوع چند حادثه مرموز در ایالات متحده دنیا را برای همیشه تغییر داد.  شروع حادثه ساعت 08:46 صبح بود، زمانی که پرواز شماره 11 خطوط هوایی آمریکا به ضلع شمالی برج‌های دوقلوی تجارت جهانی برخورد کرد.

این تنها یکی از 4 اتفاق حیرت‌آوری بود که فصل جدیدی در سیاست خارجی آمریکا و روابط بین‌المللی کشورهای دیگر گشود. برخورد پرواز شماره 175 شرکت «یونایتد ایرلاینز» به برج شمالی ساختمان‌های تجارت جهانی در ساعت 09:03 اصابت یک شیء پرنده (که دولت آمریکا می‌گفت هواپیمای مسافربری بوده است) در ساعت  09:37 به ساختمان پنتاگون و سقوط پرواز شماره 93 شرکت «یونایتد ایرلاینز» در ساعت 10:03 در منطقه «شانکسویل» در ایالت «پنسیلوانیا» حوادث دیگری بودند که پس از حادثه اول رخ دادند.

دولت آمریکا به‌فاصله کوتاهی مدعی شد که هواپیماهای آمریکایی را 19 هواپیماربا از گروه القاعده ربوده‌اند و این حادثه تروریسم بین‌المللی بوده است. این روایت، اگرچه در ابتدا مورد قبول واقع شد اما مدتی بعد در معرض چالش‌های سختی از جانب دانشمندان رشته‌های مختلف علوم قرار گرفت.

شکست طرح خاورمیانه بزرگ

آمریکا پس از 11  سپتامبر در راستای سیاستی که «مبارزه با تروریسم» خوانده شد چندین جنگ از جمله افغانستان و عراق به‌راه انداخت. اندیشکده واتسون هزینه‌های ایالات متحده برای جنگ‌های پس از 11 سپتامبر را حدود 8 تریلیون دلار برآورد کرده است.

بسیاری از ناظران مستقل «حقیقت» را نخستین قربانی مهم جنگ‌های آمریکا در عراق و افغانستان می‌دانند. مقام‌های ایالات متحده و در راس آنها جورج دبلیو بوش بر مبنای فرضیاتی کاملاً ساختگی و دروغ به عراق حمله کردند.

تصمیم آمریکا برای خروج از افغانستان در سال 2021 از نگاه عده زیادی از تحلیلگران نشانه‌های آغاز عصری جدید و اعتراف به شکست پروژه آمریکایی موسوم به «خاورمیانه بزرگ» یا «خاورمیانه جدید» قلمداد شد.

ایده طرح خاورمیانه بزرگ که آمریکایی‌ها به دنبال آن بودند نخستین بار در کتابی با عنوان «خاورمیانه جدید» که «شیمون پرز»، نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی سال 1993 آن را به چاپ رسانده بود مطرح شد. تحلیلگران می‌گویند نخستین مرحله خیز آمریکا برای پیش بردن این پروژه با حملات 11 سپتامبر و شعار «مبارزه با تروریسم» آغاز شد.

این پروژه در نظر داشت تا کشورهای عربی منطقه خاورمیانه، ترکیه، ایران، پاکستان، کشورهای مسلمان قفقاز و رژیم اسرائیل را در یک نظام اقتصاد آزاد به بلوکی با محوریت اسرائیل تبدیل کند. در همین راستا، آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی پس از ساقط کردن دولت‌های حاکم بر عراق و افغانستان در سال‌های 2001 و 2003 به مناقشات قومی و مذهبی در این کشورها به شدت دامن زدند تا از این طریق مقدمات لازم را برای تجزیه این کشورها و ترسیم نقشه جدید خاورمیانه فراهم کنند.

هر چند که اجرای این پروژه منطقه را تا مدت‌ها درگیر درگیری‌ها و تنش‌های فراوان و تروریسم کور کرد اما در نهایت به دلیل عوامل مختلف اعم از ایستادگی جریان‌های مقاومت در برابر طرح‌های تجزیه‌طلبانه، شکست رژیم اسرائیل در جنگ 33 روزه و غیره به شکست منجر شد و روند تحولات بین‌المللی به سمتی رفت که اتفاقاً جنگ‌های خاورمیانه باعث شد آمریکا جایگاهش به عنوان قدرت مسلط دنیا را از دست بدهد.

بحران‌های داخلی

شکست آمریکا در صحنه بین‌المللی در صحنه داخلی هم انعکاس داشت و در سال‌های بعدتر بسیاری از مفروضه‌هایی که بنیان ایالات متحده بر آنها بنا شده بود را از بین برد. این مسئله را می‌توان در نظرسنجی‌هایی که اعتماد به حاکمیت و نهادهای حاکمیتی آمریکا را در پایین‌ترین سطوح نشان می‌دهند مشاهده کرد.

مرکز نظرسنجی گالوپ در آخرین افکارسنجی که انجام داده نشان داده اعتماد به نهادهای حاکمیتی در ایالات متحده به پایین‌ترین سطح خود رسیده است. در این تحقیق به عنوان مثال مشخص شد اعتماد به نهاد ریاست‌جمهوری تنها 27٪ و به دیوان عالی تنها 26 درصد است.

به موازات افول آمریکا در صحنه بین‌المللی مشکلات و چالش‌های اجتماعی و به ویژه اختلاف‌ها و قطب‌سازی‌های داخلی در این کشور هم به سطوح بحرانی رسیده‌اند؛ مسئله‌ای که نمود آن به ویژه در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2016 و روی کار آمدن «دونالد ترامپ» مشخص شد.

به اذعان بسیاری از نهادهای رسمی در داخل ایالات متحده چالش‌های اجتماعی به اندازه‌ای در این کشور مهم شده‌اند که بر خلاف سال‌های بعد از 11 سپتامبر اکنون «تروریسم داخلی» تهدیدی مهم‌تر از تروریسم خارجی در این کشور به شمار می‌رود.

آخرین آمارهای موجود نشان می‌دهند بین سال‌های 2010 تا 2021 دست‌کم 231 مورد تروریسم داخلی در ایالات متحده به وقوع پیوسته است. از سال 2020 تعداد موارد تحقیقات اف‌بی‌آی درباره تروریسم داخلی نزدیک به دو برابر شده است.

همچنین از سال 2010 تقریباً همه ایالات‌های آمریکا دست‌کم یک مورد تروریسم داخلی را تجربه کرده‌اند. تقریباً همه موارد با تفنگ تهاجمی انجام شده است. اکثر قاتل‌ها مردان سفیدپوست بوده‌اند.

به عنوان مثال، در سال 2016 فردی 49 نفر را در یک کلوپ شبانه در اورلاندو ایالت فلوریدار به قتل رساند. در سال 2017 در جریان تظاهرات برتری طلبان سفیدپوست در شارلوتسویل، ویرجینیا، یک نفر کشته و 28 نفر دیگر زخمی شدند.

در سال 2018 یازده نفر در کنیسه ای در پیتسبورگ در مرگبارترین حمله به یهودیان در تاریخ ایالات متحده کشته شدند. در سال 2019 در تیراندازی دسته جمعی در والمارت در ال پاسو، تگزاس 23 نفر کشته و 20 نفر مجروح شدند.

در سال 2022، 10 نفر در یک خواربارفروشی توسط یک مرد مسلح سفیدپوست در یک حمله با انگیزه نژادپرستانه در بوفالو، نیویورک کشته شدند. این مرد مسلح 19 ساله سفیدپوست به جرائم مرتبط با تروریسم داخلی متهم شد.

تروریسم ترامپیسم

وقوع شمار زیادی از این نوع قتل‌ها موجب شده وزارت امنیت داخلی آمریکا گروه‌های موسوم به «سفیدبرترپندار» را تهدیدی تروریستی هم‌سنگ تهدیدهای گروه‌های خارجی نظیر داعش برآورد کنند. در جدیدترین گزارش این وزارتخانه که چند ماه پیش منتشر شد تصریح شده که احتمال تهدیدهای تروریستی داخلی همچنان بالا برآورد می‌شود.

مهم‌ترین تهدید این گروه‌ها در جریان حمله هواداران دونالد ترامپ به ساختمان کنگره در 6 ژانویه 2021 به صحنه ظهور آمد. به عقیده بسیاری از کارشناسان تروریسم از آن نوع که طرفداران ترامپ موجد آن هستند صرفا تهدیدی که به دنبال وارد کردن یک ضربه به ایالات متحده باشد نیست بلکه کل ساختارهای حاکمیتی این کشور را تهدید می‌کند و خطر فروپاشی داخلی یا جنگ داخلی در این کشور را به همراه دارد.

بعد از روی کار آمدن ترامپ حمایت‌گرایی نظامی-اقتصادی برآمده از دکترین «اول آمریکا» که هسته مرکزی سیاست‌های او را تشکیل می‌دهد شالوده‌های دیگری را که قدرت آمریکا و بالتبع، نظم بین‌المللی تحت رهبری این کشور در سال‌های پس از جنگ سرد بر روی آن ایستاده بودند را نیز تضعیف کرد و این روند نزولی همچنان تداوم دارد.

ترامپ در لوای این سیاست، آمریکا را از پیمان‌های چندجانبه جهانی و سازمان‌های بین‌المللی خارج کرد، علیه متحدانش در فراسوی آتلانتیک جنگ‌ تجاری به راه انداخت، از محکوم کردن جنایت‌های حاکمان خودکامه تا زمانی که شریک تجاری آمریکا باشند خودداری کرد، سیاست «مدارای صفر» علیه مهاجران به کار گرفته و در صحنه داخلی، با سیاست‌هایی مانند حمایت از شکنجه و سرکوب معترضان، صدور حکم عفو برای متهمان جنایت‌های جنگی، دامن زدن به تفرقه‌های نژادی و سیاسی و حمایت از خشونت پلیس، مشروعیت آمریکا برای دفاع از آرمان‌های حقوق بشر و دموکراسی را عریان‌تر از هر زمان دیگر خدشه‌دار کرد این روندها همچنان ادامه دارد.

بسیاری از کارشناسان درباره اینکه نتیجه انتخابات نوامبر و روی کار آمدن یا نیامدن او چه اثری می‌تواند بر افول آمریکا داشته باشد معتقدند که نشانه‌های افول آمریکا با روی کار آمدن او در سال 2016 ظاهر نشده‌اند که با حضور یا عدم حضور او در سال 2024 تقویت یا تضعیف شوند. سیر نزولی آمریکا در واقع پس از 11 سپتامبر 2001 و جنگ‌های بعد از آن آغاز شد.

انتهای پیام/

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.