عوامل موثر در نقش آفرینی شوراها در توسعه‌ی پایدار مدیریت شهری

آنچه که می‌خوانید از سری یادداشت های مخاطبین مهر دنا است و انتشار آن به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست و این سایت خبری هیچگونه مسئولیتی در قبال آن ندارد، شما هم می‌توانید با ارسال یادداشت خود این مطلب را تایید یا نقد کنید///

میلاد پردل فعال سیاسی با ارسال یاداشتی به تحریریه مهردنا نوشت:

زنگ شمارش معکوس انتخابات ششمین دوره شورای اسلامی شهر یاسوج به صدا در آمده است. اکنون با تجربه گران‌سنگ پنج دوره قبلی شهروندان یاسوجی و سایر شهرها و روستاها چشم امید به دور جدید شوراها دارند و این روزها، مراسم و محافل عمومی شهرها، با مانور حضور نامزدهای شوراهای اسلامی شهرها و روستاها همراه شده و چهره های مشهور و غیرمشهور، مجرب و غیرمجرب، توانمند و غیرتوانمند، از نفس افتاده ها و تازه نفس ها، شیفتگان خدمت و تشنگان قدرت، موجه ها و غیرموجه ها، داراها و ندارها، طایفه گراها و تخصص گراها، شورائیان و شورا ندیده ها، قلم بدست ها و سخنورها ، زبان بازها، از ریز و درشت وارد کارزار انتخاباتی شوراهای شهر و روستا شده اند و با به کارگیری افکار مختلف و شگردهای نو ، در حال فعالیت و مانور های خاص انتخاباتی هستند.

اما شک وتردیدی  نداریم که افرادی می توانند به لیاقت عضویت در شوراهای اسلامی و ترجیحاً در شورای اسلامی شهر نائل آیند و مستمراً ایفاگر نقش های موثر و کارآمد باشند که در فرایند بروز عینی توانایی های نظری و عملی شان با هم برابری کنند و با طرح ها و برنامه ریزی های آنها کارشناسی شده و با در نظر گرفتن همه جوانب پتانسیل شهر سازگاری داشته باشند:

۱-  برنامه ریزی های انها برای اینده مسئولیت خود معتبر و مرتبط با پشتوانه های اجرایی، مدیریتی و عملیاتی باشند.

۲-شناخت از موقعیت و منظر شهرداری ها برای توسعه،رشد و ترقی شهری به طور کامل را دارا باشند ، تا جایگاه نهاد مهم شهرداری را دانسته و به نفع نگاه محدودش، مصادره نکند!

۳- از شهر و شهرداری،شهروند و شهروندی، تعاریف مناسب استاندارد را در شگرد مدیریتی و مسئولیت حال به همراه داشته باشند.

۴- دید گاه او به شهر و توسعه شهری، جهانی باشد.

در این راه از شرایط و امکانات جغرافیای اقلیمی، تاریخی،از لحاظ جمعیتی، قومیتی، جنسیتی، محیطی، درآمدی و فرهنگی بهره گیرند.

۵-تاریخ شوراهای سابق را مطالعه کنند نقاط ضعف و قوت انها را شناسایی کنند و در اتاق فکر خود تجزیه و تحلیل کنند و با تجربه ای نو بر گرفته از تجارب موفق و ناموفق شوراهای گذشته وارد کنگره رقابت و نهایتا خدمت شوند، نه اینکه بخواهد شورای شهر را ابزار قرار دهند و با ورود به ان کسب تجربه کنند و مردمی را معطل ندانم کاری ها و فقدان های مهارتی خود کنند. چرا که شورای شهر، آزمایشگاه و یا آرایشگاهی برای استاد شدن بی تجربگی ها نیست، بلکه دقیقاً یک پارلمان کوچک،حساس و سرنوشت ساز محلی است که در عین حال، تصمیمات بزرگی به عهده اش سپرده شده و کارهای مهمی باید انجام دهد و عضویت در شورا، کمک به تصمیم و هدایت جمعی، ایجاد تفکر و تحقق اراده جمعی است.

اتنظار میرود به شدت از انتقام کشی، مطالبات مادی، مانورهای قدرت فردی، انحصارگرائی، تکروی و خودخواهی، سوژه سازی برای آسیب ها و رسانه ها، اختلاف اندازی، باندسازی، خط بازی، گروکشی و سلسله اتفاقاتی که در برخی شوراها در دوره گذشته، به دروغ و یا به درستی نقل شده، پرهیز شود!

من شهروند و شهروندان دلسوز شهرم باز هم متذکر می شویم هیچ کدام تردیدی نداریم که اصل استقبال و شور به صحنه آمدن نامزدها که مقدمه به صحنه کشاندن شهروندان نیز هست؛ امر بسیار مبارک ومهمی است.

اما؛ فراوانی مسموم حضور نامزدهای مختلف، افکار عمومی را به گیجی،سردرگمی و تردید مبتلا کرده است و با نگاه به شگردهای تاثیرگذار تبلیغاتی، امکان انتخاب افراد غیراصلح را در شهروند فراهم آورده است و واگذاری شورای اسلامی شهر به دست این افراد به موجب توقف، کندی و کجروی ماشین توسعه شهری و افزایش پس رفتگی و  عقب ماندگی خواهد شد.

استدعا و تقاضا داریم از افرادی که توانایی لازم را ندارند و این روزها خود را توانمند و کاربلد معرفی می کنند، این است که دلسوز شهر باشند و تکلیف و یا ادعای تکلیف نکنند،جوانمردانه بگذارند و فضاها را در اختیار افراد مدبر و توانمند قرار دهند تا مردم بتوانند از بین افراد صالح، افراد اصلح را برگزیده و شورای کارآمد و کاربلدی را تجربه کنند و در آتش انتخاب های سنتی و احساسی و تلقینی و تحمیلی و تشریفاتی نسوزند.

در آخر مطلب، ضمن پوزش و معذرت صمیمانه جدی از همه نامزدهای توانمند و کارآمدی که از مشاهیر و مفاخر شهرهای خویش محسوب می شوند و حضورشان در رقابتهای انتخاباتی موجب دلگرمی ما هست، باز هم تاکید می شود که معیار عضویت در شوراهای اسلامی شهرها نباید به تیپ، قیافه، لبخند، خانواده، خوشنامی، مدرک، شعار، حضور در محافل عمومی و خصوصی، مهمانی دادن، وعده، یارگیری های رفاقتی و طایفه ای و قومی و جناحی و غیره باشد، بلکه دقیقاً بایستی متاثر از برآوردهای مدیریتی در حوزه های تخصصی و تجربی و دیدگاهی باشند.