دل‌نوشته احسان یوسفی برای زارعی؛ «او پیامبر یا فرستاده وحی نبود»

مهر دنا/ احسان یوسفی نوشت: روزی که آقای عدل هاشمی پور به عنوان نماینده کهگیلویه بزرگ وارد خانه ملت شد، اولین عکسی که از خود در فضای مجازی به عنوان نماینده مردم منتشر کرد؛ تصویری از بگراند مانیتور مجلس بود که روز شمار پایان دوره 4 ساله ایشان را به رشته تحریر در می آورد.

شاید تصویر ان روز شمار هزار و اندی روز تا پایان وکالت 4 ساله ایشان، سریعتر از پلک زدن یکایک ما گذر کرده باشد اما؛
این آسیاب به نوبت است.

آری
!
امروز نیز پایان وکالت آقای حاج زارعی در قالب نماینده ملت در خانه ملت است.

ادب و انسانیت حکم می کند برای شخصیتِ انسانی که صادقانه خدمت کرد،
شرافتمندانه زندگی کرد،
واقع بینانه گام برداشت،
متواضعانه مردمی بود
و
اخلاقمدارانه ردای سیاست به تن داشت و
نجیبانه سخن می گفت
و
عاشقانه برای رفع محرومیت منطقه اش، دست از تلاش بر نمی داشت و به بلندای دنا، زانوانش خستگی ناپذیر و اراده اش چون بشار بزرگ و بی انتها بود،
به پاس 8 سال رقابت سیاسی یشان که در برابر جریان های اقتدارگرا زمین خورد اما تسلیم نشد تا 8 سال بعد به عنوان نماینده مردم، صدای مردم حوزه های انتخابیه اش در مجلس باشد، اکنون باید به احترامش ایستاد؛ کلاه از سر برداشت وصمیمانه از ایشان به خاطر سال ها تلاش، جدیت و پیگیری خاضعانه و صادقانه اش که همواره با مردم و در کنار مردم بود، تشکر کرد و زین پس برای ایشان در مسئولیت های جدید کشوری، آرزوی صحت، سلامتی و عاقبت بخیری داشت.
.
اما این آسیاب به نوبت است!

انتظار ندارم که امروز همگان برای آقای حاج زارعی فرش قرمز پهن کنند و به رسم انسانیت برای ایشان گل بفرستند؛
یا
حتی در برابر برخی اظهار نظرهای که همانند گل های که با تیغ و خار تزئین شده اند و اکنون به سیمای حقیقی ایشان پرتاب می شوند، ناراحت شوم !

چرا که ذات این بستر سیاسی-اجتماعی را چنین میدانم.
اما دوستان عزیز؛
این آسیاب به نوبت است!

اگرامروز با آقای زارعی از سر نامهربانی، با زبان نیش و کنایه سخن بگوئید و به دنبال تحقیر و توهین و تخریب گام بردارید بدانید فردا روز نام شما، یاد شما، محبوب شما و گزینه مورد وثوق شما هم بار دیگر از این معبر گذر خواهد کرد و دانه های که برخی از شما محترمین میکارید فردا روز در دل خاک جوانه می زنند و در برابر شما قد علم می کنند!
پس به جای نامهربانی و کینه و کنایه، بذر های متانت، احترام، شور و شعور بکاریم تا فردا آنچه درو میکنیم باعث آرامش ما شوند نه آزار ما!

خوب یا بد!
زشت یا زیبا!
رویا پردازانه یا واقع بینانه؛
آقای زارعی بخشی از تاریخ سیاسی این شهرستان و استان است!
او پیامبر یا فرستاده وحی نبود!
چنین ادعای هم نداشت اما به سهم و تلاش و نوبه خود خدمت کرد؛
و
بی شک خدمات ایشان در دل تاریخ و بر سینه سترگ دنا با جوهر روان بشار چون ریشه های بلوط مانا و ماندگارست تا جایی که اگر به وجدانمان در خلوت خویش رجوع کنیم میتوان صفتِ اجرایی ترین و مردمی ترین و پیگیرترین نماینده استان را به ایشان اختصاص داد اگرچه سایر نمایندگان استان و قبل تر از آنان نیز انسان های فهیم و محترمی بوده اند.
اما؛
زارعی مناسبات نماینده بودن در استان خصوصا حوزه انتخابیه اش را تغییر داد!
کسی که از ابتدای هفته تا انتهای ان در تهران و وزارت خانه های پیگیر امورات شهرستان و رفع مشکلات مردم بود تا آخر هفته هاکه از تهران به یاسوج باز می گشت باز در بین مردم بود؛ بیشترین تماس های مردمی را داشت و هیچگاه درب منزلش در یاسوج بر مردم بسته نبود و دستری به خودش و برقراری تماس با تلفن همراهش سخت نبود و همواره مشترک مورد نظر در دسترس بود!
اما امروز…
پرونده نمایندگی مجلس اقای زارعی در بهارستان به تاریخ سپرده و این شولای شریف نمایندگی بر قامت عزیز دیگری پوشیده و سپرده می شود!

هر چه بر زارعی گذشت؛
از آن نامهربانی ها، از ان تخریب ها، از ان کلید واژه جعلی “عزت بویراحمد” که علیه ایشان و بویراحمد ساختند تا پوچ بودن این واژه جعلی که در انتخابات 94 بر همگان روشن شد همه و همه را در دل خود می ریزد و می بخشد
اما بیائید…
اگر با زارعی نامهربانی داشتید؛
به منتخب جدید اقای دکتر روشنفکر فرصت حیات سیاسی و خدمتگزاری دهید!
در همان آغاز راه، عرصه را به ایشان تنگ نکنید!
به اسم حمایت از ایشان بر خدمات غیر قابل انکار زارعی لعن نفرستید و برای دکتر روشنفکر به جای جذب، دفع حداکثری نسازید!
اندوخته های بزرگ زارعی را که برای جای جای بویراحمد و دنا و مارگون برای مردم شرافتمندش به یادگار گذاشت را حفاظت کنید و شما بر این اندوخته های صنعتی، بهداشتی، حمل و نقل راه و جاده ای و هوایی وخدمات عمومی در بخش های گاز و آب و برق و غیره که از گذشته انجام گرفته بود بیفزاید و بر وسعت و کیفیت آن اضافه کنید تا بویراحمد، سربلند و مقتدر و عزیز چون دیروز و امروز برای فرداها همچنان بماند.

این 4 سال آینده به مثابه پلک زدنی از 7 خرداد1399 تا شاید بهار 1402 زوتر از پلک زدن امروزمان گذر کند؛

چون این آسیاب به نوبت است!

در پایان از خدمات صادقانه مردی از جنس مردم همچون آقای حاج زارعی که سالها با مردم همراه و همگام بود به نوبه خویش صمیمانه تشکر میکنم و برای اقای دکتر روشنفکر فرهنگی مودب، سالم و محترمی که اکنون به عنوان نماینده ملت مسولیت سنگین وکالت این مردم را بر عهده دارندآرزوی عاقبت بخیری و موفقیت دارم.

انتهای پیام/