تآملی بر پیروزی جریان مردمی«ندای وحدت» در انتخابات مجلس بویراحمد و دنا

مهر دنا/ دکتر اله یار افراخته: با پایان یافتن کارزار انتخابات، فصل رقابت ها جایش را به وصل رفاقت ها داده است و به قولی«آب ها از آسیاب افتاده است» و منتخب مردم اکنون وکیل همۀ شهروندان عزیز می باشد نه نمایندۀ قشر خاصی؛ متن پیش رو، دلایل موفقیت این جریان مردمی را به بوتۀ نقد و تحلیل و بررسی قرار داده است:

۱) برگزیدن بهترین شعار انتخاباتی«ندای وحدت»

سر دادن شعار«ندای وحدت» همان چیزی بود که دغدغۀ بسیاری از فرهیختگان و همۀ عزیزانی بود که دل در گرو وحدت یکپارچۀ مردم سرزمینشان داشتند و از تقسیم بندی ها و مرز بندی های کذایی سفلایی و علیایی و سردسیری و گرمسیری خون دلها خورده بودند. و الحق و الانصاف چه در کارزار انتخاباتی و چه بعد از پیروزی مدافع حریم این وحدت بوده اند و در آینده نیز خواهند بود.

این شعار تبلیغاتی که با هوشمندی سیاسی دکتر مهدی روشنفکر انتخاب شده بود دو منشأ اساسی داشت یکی؛ منشأ قرآنی« و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» و دیگری منشأ ملی و سرمشق گرفتن از سردار دلها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی بود که توانست چینی شکستۀ دلهای میلیونها ایرانی را دوباره به هم گره بزند. آری ندای وحدت همان چتر عارفانه ای بود که توانست تمام افکار و اندیشه های را بدون هیچ گونه تنش و تعارضی و با کمال احترام در کنار هم گرد آورد. همه حول محور وحدت گرد آمدند تا به تفاوت ها، تبعیض ها، نابرابری ها و نابرادری ها و … «نَه» بگویند و شاهد تولدی دیگر در عرصۀ سیاسی سرزمین خود باشند.

۲) اخلاق مداری در قبال تخریب ها

دکتر روشنفکر یکی از مظلوم¬ترین شخصیت¬¬¬¬¬¬های بود که در طی سال¬های اخیر نامزد انتخابات مجلس شده بود. چندین سال تلاش فرهنگی و سیاسی و انقلابی او با انبوهی از تخریب¬های ناجوانمردانۀ مدعیان انقلابی و غیرانقلابی پاداشی نبود که سزاوار ایشان باشد. کاری که نه به لحاظ شرعی و نه از لحاظ انسانی و اخلاقی قابل پذیرش نبود. اما به لطفِ و توفیق الهی و با درایت و اخلاق مداری همه را مدیریت نمودند تا روند اقبال عمومی به وی روز به روز بیشتر شد.

به خُلق و لطف توان کرد صید اهل نظر به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
حُسنِ خُلق، خدادادی است و کسی را که «این» دارد خاطر کسی از او پریشان نخواهد گشت و به چشم خَلق عزیز خواهد شد. آری وی با انداختن لنگر حلم و شکیبایی، در کشتی توفیق نشست و با اعتماد و احترام به شعور مردم و با رعایت اخلاق توانست پیروز معرکۀ هزار رنگ و فریب سیاست شود و حالا برای ۴(چهار) سال، کلیدِ خانۀ ملت در دستان اوست.

۳) شفافیت، رو راستی، صداقت و پاک دستی

به صدق کوش که خورشید زاید از نَفَسَت که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست
دکتر روشنفکر در راه انتخابات به صدق قدم زد و همّت و توفیق خداوندی بدرقۀ راه او شد. و همین خصلت بارزِ «صداقت پیشگی» سبب شد دل¬¬های مردم که غیر از «راستی» نقشی در ایشان و گوهر وجودشان ندیده بودند با کلام باصفایش صفاها کند.

همین صداقت داشتن از وی مردی آرام ساخته بود؛ زیرا کسانی که صادق¬اند آرامش دارند و دنیا از آنِ کسانی است که با وجدانِ صادق زندگی می¬کنند. تصنع و ظاهرسازی امری بس نکوهیده و ناپسند است و دکتر روشنفکر با خَلقِ خدا «صنعت» و ریاکاری ننمود و به قول حافظ« نَردِ محبت راست باخت» و پاکباز بود تا عشق مردم به روی او « دَرِ مقبولیت فراز کرد» و شرمنده شدند کسانی که «عمَل بر مجاز» کردند و بازی چرخ و قضا و قدر «بیضه در کلاهشان شکست» زیرا آنان «عرضِ شعبده با خَلقِ خدا» کردند تا نه تنها قافیه را در این کارزار باخته باشند بلکه«فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید» شرمسار از عمل خویش باشند.

۴) جوانگرایی

یکی دیگر از شاخصه¬های موفقیت دکتر روشنفکر نسبت به سایر رقبا، توجه بیشتر به قشر جوان و اعتماد کردن به آنان و ایجاد روحیۀ خودباوری و اعتماد به نفس برای جوانان حوزۀ انتخابیۀ خویش بود و شجاعتِ گفتنِ استفاده از جوانان تحصیلکرده در ادارۀ مناصب بود که البته شیطنت رقبای دیگر را به همراه داشت.

وی به خوبی می دانست که کوته فکری مهمترین چالش مدیریت استانی است و با قاطعیت اعلام نمود که آمده است تا بگوید دورۀ کسانی که فکر می¬کنند عرصه¬¬¬های مدیریتی ملک شخصی آنها است و در امتداد این نوع مدیریت صدمات جبران ناپذیری به حوزۀ مدیریتی استان وارد کرده¬اند، تمام شده است و زمان حضور جوانان متخصص و کاردان فرا رسیده است.

۵) عدالت خواهی و سرودن نغمۀ عدالت

کاغذین جامه به خوناب بشوییم که فلک رهنمونیم به پای عَلَمِ «داد»نکرد
آری عدالت پیشگی باید در پیشانی کار منتخب مردم باشد تا رضایت خاطر حاصل گردد اما استخدام¬های فله¬ای در ادارات و انتصاب مدیران قبیله¬ای و واگذاری طرح¬ها و وام¬ها به عده¬ای معدود، نشان از رخت بر بستن عدالت از بویراحمد داشت.

هزاران کس دل به امید ندایی بسته بودند تا بتواند مرهمی بر زخم هایشان باشد و زبان گویای ناگفته¬هایشان، اما دریغ که آنها فرهادهایی بودند که ناله هایشان در کوه اثر نکرد. بنابراین «پرده و پوستین بگردانیدند» و «راه وحدت» نواختند چون وکیلشان راهشان زده بود و خود از راه شده بود. به همین خاطر دل در گرو روشنفکر جوان بخت بستند که« رقَمِ خیر و قبول می زد».

۷)تشتت آرا و چند دستگی در اردوی اصول¬گرایان

تعدد نامزدهای اصول¬گرا و ناتوانی در ارائۀ گزینۀ واحد و نهایی و نبود صداقت و از خودگذشتگی آنان؛ رعایت نکردن مقولۀ سیاست ورزی حرفه¬ای ؛ رنگ باختن خرد جمعی در مقابل نابلدی سیاسی و تکلیف¬گرایی کاذب، سبب چند دستگی و شکست پیش از کارزار برای آنان شد تا آنچه خدا خواست به انجام رسید.

۸) سایر ملاک¬¬¬های دیگر دکتر روشنفکر از جمله: رعایت تقوای الهی، مقبولیت خانوادگی، خانواده شهید بودن و هزینه دادن برای نظام، اعتماد به نفس، ایستادگی در برابر تمامیت خواهان و … را نیز اضافه کنید.

۹) نوید روزهای خوش خدمت در آینده

آری دکتر روشنفکر مرد خستگی ناپذیر این روزها بعد از پیروزی، از آن دسته افرادی نیستند که خود را مصداق این ضرب المثل بدانند که «آرد را بیخته و الک را آویزان کرده». بلکه همچنان پا به کفش دارند و کمربند محکم و معتقدند که کارها تازه شروع شده است. دیدارهای مردمی و اداری با همه نهادها و مدیران ارشد استانی، دیدار با فاتحان دیگر شهرستان¬های استان و سایر استان¬های همجوار نشان از عزم جزم و قاطع ایشان برای هم¬اندیشی و برون رفت از مشکلات را دارد و رایحۀ خوش خدمت را زودتر از موعد به مشاممان رسانده است.

انتظارات از منتخب بویراحمد و دنا
و اما «سخنی بی¬غرض از بندۀ مخلص بشنو»:
– پیگیری فوری و اجابت کردن مطالبات به حق مردم و اولویت دادن به کارهای کلان و عمومی و عام¬المنفعه زیرا که؛ « آفت¬هاست در تأخیر و طالب را زیان دارد» و به جد و جهد پیگیر مطالبات مردم باشید نه از آن قومی دیگر که« حواله به تقدیر» می¬¬¬کنند. امیدوارم که چنین کنید که رضای خلق و خدا در آن است و اگر چنین کردید: « از چشم بداندیشان خدایت در امان دارد».

– «چون کنی رای مهمی مشورت از پیش کن»
– تشکیل کمیته¬های تخصصی فکری در همۀ زمینه¬ها و اتاق فکر بسیار قوی که راه¬های برون رفت از مشکلات را ببینند و راه حل مناسب ارائه بدهند.
– اعتماد به رای و فکر و اندیشه¬های مشاوران بی¬غرض و دلسوز از همۀ اقشار و طوایف و استفاده بهینه از مشورت آنان.
– و پرهیز از مصاحبت و هم¬نشینی و مشورت و معاشرت با مشاوران و مصاحبان «ناجنس». زیرا که:

نخست موعظۀ پیرِ صحبت این حرف است که از مصاحبِ «ناجنس» احتراز کنید
– راندن افراد متملق و ریاکار از مرکز تصمیم¬گیری و کما فی سابق صادقانه و قاطعانه بگویید: «من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم». توفیق حق یارتان.

انتهای پیام/