سیاست‌ورزی دوهوایی (بهرامی در ترازو)

بهرامی پیش و بیش از آنکه مولودِ عدم حضور دیگران یا دوزیستی سیاسی خود یا اعتبار ناشی از شهرداری قومیت‌گرایانه و یا اوضاع وخیم اصلاح‌طلبان و تهی‌وارگی دوستان رفورمیست ما باشد، محصول کژتابی مفاهیم است.
کد خبر : 13566
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۳:۳۰

مهر دنا/ هجیر تشکری نوشت:

ما شاهدِ سقوطِ حقیقت
ما شاهدِ تلاشیِ انسان
ما صاحبانِ واقعه بودیم!

هجیر تشکری

درآمد:
غلیواژ در فرهنگ ایران، پرنده ای‌ست که هم نر بوده و هم ماده. چیزی شبیه ژانوس در اسطوره های رومی که دو چهره دارد.

الف) سنت‌آگوستین قدیس مناجات شگفتی داشت. او به خدای‌ خویش چنین می‌گفت: پروردگارا به من عفاف و پرهیزکاری عنایت فرما، ولی حالا نه. این مناجات گناه‌آلود او لذ‌ّت‌بخش بود. درست مثل بداخلاقی‌های این ایّام دوست سابق! ما، دکتر محمد بهرامی.
“در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در می ۲۰۰۲، رهبر جبهه‌ی ملی، ژان ماری لوپن همراه با ژاک شیراک، رئیس جمهور وقت که مظنون به بی‌کفایتی مالی بود، به دور نهایی راه یافت و تظاهرکنندگان در مواجهه با این انتخاب اجباری پرچمی را بالای سر بردند که روی آن نوشته شده بود: حقه‌بازی بهتر از نفرت‌ورزی‌ست.
پرچم بهرامی امروز ترکیبی غریب از لوپن و شیراک است. حقه‌بازی سیاسی با سس تند نفرت‌پراکنی.
بهرامی پیش و بیش از آنکه مولودِ عدم حضور دیگران یا دوزیستی سیاسی خود یا اعتبار ناشی از شهرداری قومیت‌گرایانه و یا اوضاع وخیم اصلاح‌طلبان و تهی‌وارگی دوستان رفورمیست ما باشد، محصول کژتابی مفاهیم است. به راستی که بدترین نوع خیانت، قتل‌عام مفاهیم و واژگان است؛ و سالهاست که اصلاح‌طلبی در پای بهرامی ذبح غیرشرعی شده است! رسالت او شاید عقیم‌کردن مفهوم اصلاح‌طلبی بوده باشد.
او هم دست در زلف اصلاحات عرفانی و عارفی دارد. هم لب بر دست آن رهبر اصولگرایی زده که سالها در کنارش مشق رانندگی می‌کرد. لذا، او نه اصلاح‌طلب است نه اصول‌گرا. نه در این خانه صاحب است، نه در آن یکی مالک. مستاجری‌ست در مسافرخانه‌ی هر دو طیف با اجور معوقه‌ی بسیار.
بهرامی در مقام کاندیدا نیز هیچ وقت برای سیاست‌ورزی خود نه راهبردی داشت نه راهکاری! این روزها هم سیاست‌ورزی‌اش رقت‌انگیز، تهوع‌آور و پلشت، و صدالبتّه ناجوانمردانه شده است. واژه‌های این ایّام او درباره‌ی روشنفکر، آلیاژ لجن و تهمت و بهتان و دروغ‌اند. و این یعنی قیام علیه فلسفه‌ی اخلاق هواداران جوان خود برای چند رای بیشتر.
(بیچاره جوانانی که وقت خود را وقف چنین گفتمان شلخته‌ای کرده‌اند.)

ب) یکی از اصول اخلاقیِ دموکراسیِ لینکلنی این بود که: تو می‌توانی گاهی همه‌ی مردم را فریب بدهی و برخی مردم را همیشه، امّا نمی‌توانی همیشه، همه‌ی مردم را فریب دهی.
این انتخابات پایان ژست مشمئزه‌کننده‌ی اصلاح‌طلبی بهرامی‌‌ و ختم سیاست‌ورزی جینگلی‌فینگلی اوست؛ و به اقرب احتمال این تتوی عجیب به زودی از تن جامعه پاک خواهد شد: برای همیشه.

د) حکایت بهرامی اینک شبیه آن نحوی‌ست که کل عمر خود را بر فنا داد: هم وقت و پول و عمر خویش را صرف هیچ کرد، هم با تصور اقبالِ ناشی از تخریب روشنفکر اخلاق را باخت.

آن یکی نحوی به کشتی در نشست
رو به کشتیبان نهاد آن خودپرست
گفت هیچ از نحو خواندی گفت لا
گفت نیم عمر تو شد در فنا
دل‌شکسته گشت کشتیبان ز تاب
لیک آن دم کرد خامش از جواب
باد کشتی را به گردابی فکند
گفت کشتیبان بدان نحوی بلند
هیچ دانی آشنا کردن بگو
گفت نی ای خوش‌جواب خوب‌رو
گفت کل عمرت ای نحوی فناست
زانک کشتی غرق این گردابهاست

ه) در میان مردم یکی از قبیله های بربر ساکن کوهستان‌های ساحل شرقی الجزیره، شخص محترم به کسی گفته می‌شود که در لحظه‌ی برخورد با مردم نگاهش به صورت آنها باشد (چهره‌ی جا افتاده). کسی که رو در رو نگاه می‌کند، چهره‌اش را پنهان نمی‌کند. من یکی از بربرهای این قبیله‌ام جناب آقای بهرامی. لطفاً چهره‌ات را پنهان نکن!

انتهای پیام/

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 11 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 11
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ناشناس پنجشنبه , 1 اسفند 1398 - 23:58

همین که عملکردش از بقیه کاندیدها بهتر بوده و هست رقیباش رو سوزونده و دست به تخریب زدین.مردم اونقدر آگاه شدن که اصولگرا و اصلاح طلب دیگه گولشون نزنه و به عملکرد و کارآمدی افراد توجه کنن.شما هم به نظرم خیلی حقیر تشریف دارین

شجاعی شهباز جمعه , 2 اسفند 1398 - 0:20

درود بر جناب دکتر تشکری

تیرتاجی جمعه , 2 اسفند 1398 - 0:35

احسنت برقلمت دکتر تشکری…
درود بردکترروشنفکر.

ناشناس جمعه , 2 اسفند 1398 - 1:36

احسن بر تشکری عزیز الحق ولانصاف حق مطلب ر به نحوا اکمل ادا فرمودی

دوستت دارم تشکری جمعه , 2 اسفند 1398 - 2:19

درود و صد درود به دکتر هجیر تشکری عزیز و اندیشمند .
دکتر جان نگران نباش به ولایت علی قسم نه در علم نه در سیاست و نه در خیلی جوانب دیگر بهرامی و زارعی و منتظریان به گرد پای شما نخواهند رسید .
درود برآشفت. درود بررنحابتت. درود بر قلمت..
همه ما شما رو به خوبی میشناسیم. شما نه تنها در این خیل عظیم اقیانوس ایل عزیز و باشرف و با پشتوانه و قدرتمند و با غیرت و با اصالت تامرادی عزیز و دوست داشتنی هستی و نماد روشنفکری ایل عزیزمان هستی بلکه بویراحمد و دنا تو را در ردیف اندیشمندانی همچون هابرماس و نیچه زمان میدانیم .
درود بر تو ای تامرادی با اصالت و فرهیخته همانند ایل بزرگت .
ما به تو افتخار میکنیم.
ای کسی که کل نخبگان سایر طوایف بوی احمد به گرد پایت نخواهند رسید نه الان نه فردا و صد سال دیگر .
دوستت داریم به شما افتخار میکنیم .
دکتر بهت حسودی میکنند این ناکسان به اصطلاح کسان .
با تشکر سجاد از دهستان توتنده

دنا-بویراحمد جمعه , 2 اسفند 1398 - 7:06

احسنت بر تشکری عزیز و دوست داشتنی

ناشناس جمعه , 2 اسفند 1398 - 7:39

درود بر قلمتان

علب جمعه , 2 اسفند 1398 - 8:23

زمانی نه چندان دور ما به پهلوانان و تفنگداران ایلمان افتخار میکردیم که از خاک و ناموسمان دفاع میکردن الان به این قلم صریح و بران و صد البته صاحب قلم افتخار میکنیم و خوشحالیم که ایلمان چنین جوانان توانمند و صاحب تفکر والایی دارد و دیگر مرمانمان ناراحت مظلومیتمان نیستند

شهریار دولاح جمعه , 2 اسفند 1398 - 12:26

درود برقلمت تامرادی دوست داشتنی.دوصت دارم

ارسلان جمعه , 2 اسفند 1398 - 19:47

احسنت بر دوست عزیز و عزیزترین دوست…

رضا جمعه , 4 اسفند 1402 - 22:14

درود برشرفت درود بر وجدانت با غیرت