چاقو بر گردن اصولگرایان بویراحمد و دنا

مهر دنا/ ناصر نیکدل نوشت: اَحِبُّوا لِلنّاسِ ما تُحِبُّونَ لِاَنفُسِکُم…

شرایط و احوالات ناموافق سیاسی و مدنی امروز ، من که به انفعال در کنج عزلت خود را به کوری و کری زده ام را وا میدارد تا چند جمله ای را عارض شوم و در این وادی وانفسایی که هر کس به طریقی به مقابله با درک حقایق میپردازد، نکاتی را ابراز بدارم .

در همه ی تعلمات انسانی که به تبع شالوده ی تمامی اتفاقات بنیادین در امور اقتصادی ، سیاسی و … چه در سطح ملی و چه در سطح جهانی است ، باید التفات داشت که ترازوی ارزش گذاری منزلت انسان در همچین شرایطی تحت سیطره و سیاست گذاری های ذینفعان داخلی و خارجی قرار دارد ، که مع الاسف ، منتج به خسران منافع ملی است.

بدیهی است که هر انسان بنا به قوه اختیار و مرتفع ساختن امیال مادی و معنوی خویش ، مبادرت به اندیشه ای صحیح جهت اتخاذ بهترین تصمیمات می کند، اما متاسفانه شرایط ایجاد شده در سطح ملی و همچنین استان محروم و مهجورمان ، مردم را بر این امر وا داشته که به منافع و مصالح شخصی کفایت کنند و انسان اجتماعی و هویت اجتماعی را در پس پرده های انتفاع پنهان کنند.
بلاشک نسبتی از این اِشکال مرتبط به شخص است و نسبت قابل تاملی هم منتسب به حکومت (دولت) می باشد.

از دید نگارنده دولت فعلی در این چند سال که در رأس امور اجرائی قرار داشت، تعمدا در مسائل خاص و ویژه ای ، تخم بی خویشتنی سیاسی را کاشت .

بدین معنی که یکایک آحاد جامعه مدنی و عامه مردم از اصل سیاست بیگانه باشند و هیچ احساسِ مسولیت طلبانه ای را به مشارکت در پویش سیاسی، اجتماعی و … ابراز نکنند .

همچنین فرهنگ برهنهِ ای با همین اصالت بین مردم دست به دست شد که منفعت عمومی و شخصی احاد مردم در دست معدود کسانی است که با عوام فریبی و غلیان دادن احساسات عاطفی ادراکی مردم ، نوعی فرهنگ سیاسی تبعی را بذر داده اند .

میتوان فرهنگ سیاسی تبعی را به جریانی اطلاق کرد که دولت در یک رابطه خود برتر بینانه و ارباب رعیتی، تمامی فرهنگِ خود نوشته را به مردم انتقال می دهد و مردم رابه اجبارِ ِمصالح وا میدارد که فقط در جهت رضایت و پیروی از دولت حرکت کنند.

این جریان به طور نامطلوب در اندیشه مردمان استان ما نقش بسته و مردم در انتخاب و ارائه ایده های خود دچار استیصال شده اند.

میتوان در چند جمله مختصر به شرایط انتخابی استان که به شدت با مسائل فوق الذکر مرتبط هستند اشاره ای کوتاه داشت.

جریان اصولگرا و اصلاح طلب در شرایط کنونی جز به انشقاق جامعه کمکی نمیکنند ، مگر انکه مردم به اندیشه ایی عاری از هیجانات نامطلوبِ سیاسی اجتماعی روی بیاورند.

جریان اصولگرا که در اَدوار گذشته با ناملایمات ارگانهای دولتی و نظارتی کرسی مجلس را از دست داد ، این بار فرصت مناسبی داشت که احقاق حقی کند.

اما در این چند ماه گذشته اختلافات معمول اندیشه در این جریان به مباحثات قومیتی و مصلحتی و حتی انحصار طلبی نامیمون و عجیب تبدل شد .

گویا با نشست ها و مباحثه های گوناگون اشخاصی از این جریان تعمدا و یا سهوا (غفلت از حق) چاقو بر گردن این جریان گذاشته اند و با منفعت طلبی جریانی خود، در صدد لطمه بزرگی به این جریان هستند.

آقایانی که بر سَرِ الحاق کردن قومیت و جریان اصولگرا چماق غیرت میکوبند، جز به مصالح و منافع شخصی خود به چیز دیگری فکر نمی کنند ، اگر خلاف چنین تفکری را داشتند مصالح جریان را بر انتفاع شخصی و گروهی چند نفره ترجیح میدادند.

همچنین حضراتی که در رأس جریان هستند و به اسم نظر خواهی آزاد و حق دموکراسی ایده ، در انتخاب گزینه نهایی بدون در نظر گرفتن همه جانبه مسائل کلی و جزئی ناحیه انتخاباتی به صورت منفعل دست بر روی دست گذاشتند ،و به نیت آزادی اندیشه راهنمایی کار و زمام داری بحق نکردند ناخواسته دچار خطای استراژیک سیاسی بد و ابطل شده اند.

این جریان با شرایط کنونی در هر حالتی محکوم به شکست است.

در چنین وضعی که عده ای قلیل که احساس قیمومیت سیاسی می کنند و در دگرگونی اندیشه قرار گرفته اند نظر و اندیشه خود را اَتَم و اکمل میدانند، نمی توانند رهبر و تصمیم گیر جریانی باشند که در آن آراء اکثریت جامعه هدف را نادیده گرفته اند.

از دید نگارنده اقایان فرهیخته وسیاس تا فرصت به اتمام نرسیده مرقوم بدارند ، در روند انتخاب نهائی جریان ، اصلاحاتی را بکار بندند و نظر آحاد مردم را محترم شمارند.

به یقین انسجام ایجاد شده از تلفیق پشتوانه های مردمی و پشتوانه جریانی فتح البابی است برای اعتماد سازی مجدد و پیروزی و فرح این جریان…

در اخران شالله تصمیمی اتخاذ شود که به اعتماد و نظر مردم لطمه ای وارد نشود. و حقوق تضییع شده مردم باز پس گرفته شود.

انتهای پیام/