بحرانی که سیاست زدگان ایجاد کرده‌اند بیاید با برادری کنترل کنیم

مهر دنا/ رضا موسویان در پاسخ به مطلب «جناب روشنفکر حرفتان با عمل تان متناقض است» نوشت: ما اعتقا داریم باید دست و قلم منتقدان را اگرچه گاها غیر منصفانه نقد کنند بوسید تا منتقدان فهیم و منصف با ارامش کامل و انگیزه بالا قادر باشند همانند حس گر های درون یک سیستم, نقاطی که نیاز به اصلاح یا تغییر دارند را تشخیص داده و اخطار دهند و در در حقیقت نقش یک منتقد فهیم و منصف, بسیار سازنده و مفید و وجود ایشان در جامعه ضروریست.

مطلب برادر بزرگوارمون متاسفانه اغشته به صحبت های متناقض و غیر قابل قبول می باشد و ما فرض را بر نا اگاهی و تعصب ایشان می گیریم تا اینکه بخواهیم ادعا کنیم دست هایی پشت پرده می باشد و به راحتی دیگران را محکوم کنیم و بدون شک تعصبات بیش از اندازه به نوشته رنگ و روی مرده می بخشند، اما به جهت احترام به منتقدان, نقد کوچکی بر ان میزنیم باشد که موثر افتد و برای اهل تفکر, تلنگری باشد

راجع به گفته برادر بزرگوار در باب همایش جوانان در مسجد امام علی و دامن زدن لیدرهای برادر روشنفکر برای تبلیغات زود هنگام:

در همین مطلب حب و بغض و تناقض در قلم ناقد فریاد میزند اول اینکه هر دو جلسه برگزاری شده در مسجد رنگ و بوی انتخاباتی و کاملا تبلیغاتی داشته اند و دوم اینکه جلسه ابتدایی از دو سه روز قبل تحت عنوان هم اندیشی انتخاباتی در رسانه ها و فضای مجازی دست به دست چرخید و در روز برگزاری به صورت کاملا انتخاباتی از لحظه ابتدایی برگزار گردید و شخصیتی که از ایشان به عنوان لیدر نام برده اید جوانی بودند که با تمام مشکلات موجود در جامعه و فشار به جوانان, دلسوزانه و اتش به اختیار برای برگزاری انتخاباتی پرشور در انتهای جلسه صحبت هایی را که هیچ گاه تکذیب نشدند بر خلاف انحصارطلبی چند تن از اعضای شورا بیان و سیاست رفتاری عده ای را نقد کردند اما متاسفانه یا خوشبختانه ماهیت برخی از افرادی که فریاد برادری, وحدت, ازادی بیان و حرکت به سمت گام دوم انقلابشان گوش زمان را کر کرده بر همگان اشکار گردید و شبه قرون وسطایی به ان شکل عجیب با ایشان برخورد گردید و این گفته بر اساس تصاویریست که همه از ان لحظات تاسف بار مشاهده کرده اند به گونه ای که جریان رقیب نیز از دیدن ان صحنه ها بسیار رنجیده خاطر شده اند…..به راستی حضرت علی از نوع برخورد برادران دین گرا با این جوان دلسوز و منتقد ان هم در خانه خدا حتی اگر غیر منصفانه صحبت کرده باشند چه نمره ای به ان جلسه تحت نام انقلاب خواهند داد؟؟ایا زانوی غم بغل نخواهند گرفت؟؟

در قسمتی از رای جریانی گفته اید شما جریان را در چه می دانید ایا این جمعیت عظیم نخبه های علمی وسیاسی, خانواده های محترم شهدا و جانبازان, مردم زجر کشیده و مستضعف, فرهیختگان و بزرگ زادگان و بزرگ منشان و جامعه محترم روحانیت که بدون هیچ توقع و منفعتی و بدون تشکیلات وابسته به فلان نهاد قدرت و حمایت صاحبان قدرت در کنار برادر روشنفکر می باشند از دید شما جریان محسوب نمی شوند؟؟ و نباید ان ها را تحسین کرد؟می توانیم از شما بپرسیم جریان دقیقا چیست تا شاید ما افتخار جریانی شدن پیدا کنیم؟ ایا جریان صرفا هم سویی با جریان پول و قدرت و تاییدیه گرفتن از این گروها می باشد؟؟؟و اینکه با وجودی, اکثریت حامیان نامزدها را با اختلاف سلایق شریف می دانیم به اعتقاد شما منفعت طلبان و ترسوهای سیاسی خطرناک بیشتر در اردوگاه چه جریان هایی پنهان شده اند؟و کم کم همین افراد با حرکات نسجیده و منفعت طلبانه, انسانهای شریف کنار دستی خویش را بدنام می کنند… شاید خود شما برادر عزیز و دلسوز دیر یا زود توسط منفعت طلبان, ترسو ها و جاهلان سیاسی کنار دستی دچار خسران خواهید شد..

و سوالی بسیار مهم:

به اعتقاد شما وقتی ما بعد از انقلاب با توجه به شرایط زمان و مکان دین را در ظرف جامعه مدنی قرار داده ایم تا با جامعه عمل پوشاندن به شعار ازادی ان را به حد کمال و مطلوب برسانیم تصمیم گیری شورایی که به خود هر نوع مشروعیتی بدون طی مراحل قانونی, دینی, عقلی و سیاسی داده اند و با انتخاب خویش ازادی انتخاب مردم را لگد مال کرده اند و قصد دارند مردم را بالاجبار بر سر یک مسیر مشخص و دلخواه با انتخاب وادار کنند توهین به شعور و فهم دینی و سیاسی ملت نیست؟و نوعی دیکتاتوری گروهی و خطرناک تر از تفکر شاهنشاهی محسوب نمی شود؟و با وجودی که جمعیت عظیم فرهیختگان و نخبه های اصول گرایی به اردوگاه ندای وحدت قدم گذاشته اند تکلیف برخی دیگر از فرهیختگان و بزرگ منشان و حتی تعدادی از اعضای فهیم و ارزشمند همان شورا در جبهه اصول گرا که به شدت خواهان پیوستن به اردوگاه ندای وحدت می باشند و با وجودی برادر فرخیانی را انسانی نخبه,فهیم و ارزشمند می دانند اعتقاددارند شورا تصمیم عجولانه و بغض الودی گرفته چه خواهد بود؟؟

اما راجع به بحث دانشجو خواندن برادر فرخیانی عزیز:

برادر بزرگوار شما با این سخن نسنجیده و عجولانه اعتبار نظام اموزشی و رابطه اخلاقی استاد شاگردی را زیر سوال برده اید…..دکتر روشنفکر به عنوان یک سیاستمدار انچنان ساده لوح نیستند که با بازگویی چنین مساله ای به نیت بالانگری به شخصیت سیاسی خویش ضربه بزنند…بلکه خوب هست بدانید یک معلم با وجودی شاگردانشان بعد از سال ها به بالاترین رتبه های علمی و جایگاهها می رسندو صدها پله ممکن است از نظر علمی از استادشان پیشه بگیرند بازهم ازشاگردی ان ها می گوید زیرا پیشرفت شاگرد و بازگو کردن این رابطه را نشانه افتخار و سربلندی خویش می داند نه نشانه خود برتر بینی؟؟؟؟کدام معلم از شاگرد خواندن فلان رئیس جمهور یا چهره علمی و سیاسی قصد بالانگری داشته؟؟؟؟و هدف اصلی که دکتر روشنفکر دنبال کرده اند بعداز وابسته فامیلی خواندن ایشان از رابطه استاد شاگردی گفته اند تا توصیه ای باشد برای حامیان و یاداوری باشد برای خویش و برادر فرخیانی بزرگوار, که تحت هیچ شرایطی اخلاق و منش پهلوانی را در فضای سیاسی نادیده نگیرند…

در پایان از شما برادر عزیز و دیگر عزیزان در همان جریانی که از ان نام برده اید و البته عده ای نان برده اند و ارزوی موفقیت مردم وانزوای انحصار طلبان را دارید خواهشمندیم بیایید قبل از اینکه فرصت سوزی شود دست در دست یکدیگر لذت وحدت و برادری را در کنار یکدیگر در زیر پرچم ندای وحدت به بهترین نحو ممکن تجربه کنیم…تا بحران سیاسی به وجود امده به دست عوامل انسانی را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنیم و برای ایندگان خوشنامی سیاسی و گذشت به یادگار بگذاریم…

انتهای پیام/