تضاد در آمارهای مدیران با واقعیتهای موجود/دخترکانی که در آرزوی «آب و بابا» ماندند
استان کهگیلویه وبویراحمد از مشکلاتی رنج میبرد که همیشه وجود داشتهاند و همان مشکلات همواره به توسعه نیافتگی دامن میزنند.
مهر دنا/ استان کهگیلویه وبویراحمد از مشکلاتی رنج میبرد که همیشه وجود داشتهاند و همان مشکلات همواره به توسعه نیافتگی دامن میزنند.
به گزارش مهر دنا از یاسوج، یکی از این مشکلات آمار و ارقامی است که مدیران در برنامهها و نشستها ارائه میکنند. اگر با استناد به آمارهای مدیران بخواهیم نگاهی به وضعیت جامعه بیندازیم باید بگوییم اوضاع گل و بلبل است و همه چیز به صورت ایده آل پیش میرود.
اما بسیاری ازاین آمارها را کنارهم که میگذاریم هیچ گونه همخوانی و نزدیکی ندارند حتی با واقعیتهای موجود در جامعه نیز تطبیق ندارند. به عنوان مثال تعداد کودکان بازمانده از تحصیل مساله بسیار مهمی است. چرا که خاستگاه بسیاری از آسیبهای اجتماعی، زندگی کودکان بازمانده از تحصیل است ومساله آموزش یکی از شاخصهای تعیین کننده درارزیابی سطح رفاه هر کشوراست.
آموزش ابعاد مختلفی دارد اما اولین بخش آن مربوط به آموزشهای اجباری و رایگان است. در ایران حدود ۱۴ میلیون دانش آموز در مقاطع مختلف تحصیل میکنند. این بخش زیبای ماجراست. به ازای هر۴۰ دانش آموزی که در مقاطع مختلف تحصیل میکنند یک دانش آموز به هر دلیلی به مدرسه نمیرود که مجموع آن میشود ۳۵۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در ایران.
و اگر درهمین مقیاس بخواهیم تعداد کودکان بازمانده از تحصیل را در استان کهگیلویه وبویراحمد تخمین بزنیم باید حدود ۳۷۰۰ کودک بازمانده از تحصیل وجود داشته باشد.
حتی بر اساس تعداد ۱۶۷۶روستای قابل سکونت استان نیز بخواهیم قضاوت کنیم تعداد بازماندگان از تحصیل نباید کمتر از ۳۵۰۰ کودک باشد.
با این حال مدیر کل آموزش و پرورش استان، در تازهترین اظهار نظر خود که در خبرگزاری رسمی دولت منتشر کرده، بازماندگان از تحصیل را در استان کهگیلویه وبویراحمد ۲۰۰ نفراعلام کرده است.
این آمار در حالی اعلام شده که هادی زارع پوردر ابتدای سال تحصیلی ۹۵-۹۶ تعداد بازماندگان از تحصیل را در این استان ۲۴۰۰ نفرعنوان کرد.
به گفته وی هم اکنون بیش از ۱۴۸ هزار دانش آموز در مقاطع مختلف تحصیلی ابتدایی، متوسطه، فنی و حرفهای، کار و دانش، بزرگسالان، آموزش از راه دور، غیرانتفاعی و پیش دبستانی در این استان در بیش از ۲ هزار و ۸۷۳ آموزشگاه مشغول به تحصیل هستند.
اما بخش تلختر این ماجرا زمانی است که معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهریورماه امسال در نشستی که در استان کهگیلویه وبویراحمد داشت از وجود ۳۹۰۰ کودکی خبر داد که از تحصیل بازماندهاند. آماری که با آمار مدیران استان نمیخواند.
واکنشها به آمارهای معاون رفاهی وزیر، موید این بود که کودکانی در این استان از تحصیل بازماندهاند و در آمار و برنامه ریزی مدیران از قلم افتادهاند.
اما احمد میدری مصرانه روی آمارش تاکید کرد و گفت: اسامی این کودکان از روی اطلاعات هنگام ثبتنام یارانه و دفترچه سلامت استخراج شده وجای شک و تردیدی در آن نیست. این اطلاعات را برای مدیرکل اداره کاراستان ارسال خواهم کرد.
برخلاف مدیر کل کار رفاه و تامین اجتماعی که سعی داشت نسبت به این آمار سکوت کند، مدیرکل آموزش و پرورش گفت: تعداد بازماندگان از تحصیل که اعلام شده با آمارهای ما نمیخواند ضمن آنکه برخی از کودکانی که در آماروزارت رفاه آمده یا تارک تحصیل هستند و یا از این استان رفتهاند. او از معاون رفاهی وزیر رفاه خواست تا اسامی را برای آموزش و پرورش استان نیز ارسال کنند.
زارعپور صعب العبوری مناطق استان را مهمترین دلیل برای سختی خدمت رسانی آموزش و پرورش در کهگیلویه وبویراحمد عنوان کرد و گفت: در سال گذشته ۹ مدرسه یک دانشآموز، ۷۷ مدرسه ۲ دانش آموزی، ۴۵۱ آموزشگاه زیر پنج دانش آموزی، ۷۶۵ مدرسه زیر ۱۰ دانش آموز، ۹۱۶ مدرسه یک تا ۱۵ دانشآموزی داشتیم.
وی ادامه داد: تلاش برای بازگشت کودکان دبستانی بازمانده از تحصیل یکی از اولویتهای اساسی این اداره کل و حتی مدیریت اجرایی استان است.
وی با اشاره به نرخ تراکم دانش آموزی در کهگیلویه و بویر احمد با وجود پراکندگی روستاها و وجود بیش از یکهزارو ۶۷۶ روستای دارای سکنه این استان، گفت: تحصیل برای حتی یک دانش آموز در دورترین نقطه روستایی و عشایری از سیاستهای اصلی و راهبردی دولت یازدهم و وزارت آموزش و پرورش است.
زارعپور ابراز کرد: درحال حاضر بیش از ۲۰۰ مدرسه پیش ساخته (کانکس) در استان و جود دارد و ۸۵ مدرسه دیگربرای روستاها و مناطق عشایری نیاز است که قیمت هر واحد بیش از ۲۰ میلیون تومان میشود.
به رغم آنکه همه صحبتهای مدیرکل آموزش و پرورش منطقی به نظر میرسد اما آنجا که آمار به میان میآید یک جای کار میلنگد.
از ۳۹۰۰ کودکی که معاون وزیر درباره آنها گفته تا ۲۰۰ کودک مدنظر آموزش و پرورش استان اختلاف معنا داری وجود دارد.
هر کدام از این آمارها اشتباه باشد تاسف برانگیز است و آه از نهاد جامعه بلند میشود و شک و تردید درباره همه آمارها قوت میگیرد.
اگر مدیران استانی برای بهتر جلوه دادن عملکرد خود، چشمشان را بر کودکانی بستهاند که این بیانصافی محض است چرا که ۳۷۰۰ کودک اگر از قلم بیفتد برای استان کوچکی مثل کهگیلویه وبویراحمد میتواند خیلی از برنامه ریزیها را عوض کرده و درصدها را جابجا کند.
اگر در وزارتخانه آمارها اشتباه است نیز نشان میدهد اطلاعات به خوبی از پایین به بالا منتقل نشده که این هم نگران کننده است.
درصورتی که اطلاعات اداره تعاون، کارو رفاه اجتماعی و آموزش و پرورش با هم یکسان نباشد نیز جای تعجب و تاسف دارد.
این آمارهای متناقض و متفاوت همینطور دست به دست میشود و از مدیری به مدیر دیگر به ارث میرسد و اینگونه میشود که در شورای برنامه ریزی بارها و بارها صدای استاندار کهگیلویه وبویراحمد را نیز در میآورد.
موسی خادمی میگوید: در اعلام نرخ بیکاری و اشتغال سال ۹۴ با جهشی روبرو میشویم که پس از بررسی، مشخص میشود در اعلام تعداد جمعیت فعال اشتباه شده است.
او ادامه میدهد: اگر هم اشتباه مربوط به جمعیت فعال نباشد پس باید نتیجه بگیریم که در یک سال خاص تعداد موالید۱۰ هزار نفر بیشتر از سال قبلش بوده که این افزایش جمعیت در سالی مثل ۹۴ با جهش چهار درصدی در نرخ بیکاری خود را نشان میدهد در حالی که اینچنین نیست.
او تاکید میکند: آمارها رکن اصلی برنامه ریزی، جذب اعتبار و توزیع اعتبارات است پس حساسیت در این بخش زیاد است و مدیران باید همه تلاششان را در دقت و صحت آمارها بگذارند.
تعداد کودکان بازمانده از تحصیل هم همین وضعیت را دارد. آمارها هر چه باشند وهرگونه که اعلام شوند نمیتوانند حقیقت وجود کودکانی را انکار کنند که غایبان کلاسهای درس هستند و جامعه نیز نمیتواند به دلیل درس نخواندن آنها را نادیده بگیرد.
این آمارها شاید امروز کارنامه خوبی برای مدیران به حساب بیاید اما آینده تاریک و مبهمی را برای کودکانی رقم میزند که اغلب به دلیل ناملایمات زندگی از حق مسلم آموزش و تحصیل محروم شدهاند و قدم در راه تاریکی گذاشتهاند که آنها را به هر کجایی میکشاند جامعه نیز با نادیده انگاشتن آنها آینده را برایشان تاریکتر میکند.
کودکانی که امروز به شمار نمیآیند برای بازگرداندن آنها به تحصیل هم هیچ تلاشی نمیشود. دلایل نیامدن این کودکان به مدرسه مشخص نمیشود در نتیجه اعتباری برای کمک به بهتر شدن زندگی آنها نیز درنظر گرفته نمیشود. این کودکان در سن ۱۵ سالگی و شاید خیلی زودتربدون هر گونه مهارتی وارد بازار کار میشوند و جامعهای که درکودکی آنها را به حساب نیاورده در بزرگسالی نیز برنامهای برای اشتغالشان ندارد. اگر امروز تکلیفشان را مشخص نکنیم در آینده حضور و تجمعشان در یک سال و زمان خاص برنامه ریزان را غافلگیر خواهد کرد. این کودکان اگر خوش شانس باشند میتوانند کارگران آینده باشند درغیر این صورت احتمال ورودشان به آسیبهای اجتماعی و حتی جرائم و اعتیاد بیشتر از دیگران است. همه این موارد باعث میشود مسئولیت خطیری در ارایه آمار متوجه مدیران باشد.
فاطمه رشیدی
انتهای پیام/
برچسب ها :آموزش و پرورش ، بازمانده از تحصیل ، پایگاه اطلاع رسانی مهر دنا ، دانش آموزان ، سایت خبری و تحلیلی مهر دنا ، کهگیلویه و بویراحمد ، مهر دنا
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0