نامهای با کدهای مختلف به مسئولان نظارتی/مسولان؛ چشمهایشان را بستهاند و خود را به خواب میزنند!
جناب آقای استاندار چرا همه مسولان این استان چشمهایشان را بستهاند و خود را به خواب میزنند؟، دیگر به چه زبانی باید فریاد بزنیم؟
مهر دنا/کارگران کارخانه فولاد یاسوج بعد از چندین بار تجمع در جلوی استانداری و فرمانداری بویراحمد، نامهای به استاندار نوشتهاند که در آن خواهان رفع شکلات و بویژه پرداخت مطالبات خود شدهاند.
به گزارش مهر دنا از یاسوج، کارگران کارخانه فولاد یاسوج برای دریافت مطالبات خود که تاکنون بعد از چندین بار تجمع جلوی استانداری و فرمانداری بویراحمد هر روز با وعدههای بیعمل متولیان امر روبه رو بودند این بار دست به قلم بردند و نامهای به استاندار نوشتند تا تیری مفت را به گنجشکی مفت در تاریکی رها کنند، شاید گرفت و شاید هم خواستهاند با این نامه برخی کدها را به مسئولان و متولیان امر بویژه دستگاههای امنیتی و نظارتی داده باشند.
در این نامه آمده است:
استاندار محترم استان کهگیلویه و بویراحمد
با سلام و احترام
مستحضرید که مدتی است ما کارکنان اخراجی یا بعضا مشغول بکار کارخانه فولاد بویراحمد به دنبال مطالباتمان از این مجتمع بارها به شما و نهادهای دیگر مراجعه کردهایم اما بیحاصل و سرشکسته به خانههای اجاره اییمان که در آنها دیگر پر از ویرانی است برگشتهایم، هر بار که آمدیم به بهانه اینکه تنها صنعت استان کهگیلویه و بویراحمد است فرصت خواستید، مگر فرصت چیست؟ منظورتان از فرصت را بگوید تا ما هم بدانیم، فرصت به خودی خود فرصت سالی است چرا که الان چند سال از عدم پرداختش میگذرد، ما که هم ماه و هم دهه و هم هفته را فرصت دادیم، ما که گندمی و سرخرمن و روغنی هم قبول کردیم، اما کدام وعده عملی شد؟ جناب آقای استاندار بگذارید از امتیازاتی که این واحد در هر نهاد این استان دارد بگوییم:
محیط زیست: این مجتمع باید به سیستم بگ فیلتر مجهز باشد اما ندارد.
شرکت برق: پول برقش دیگر نجومی شده است، حرفش را پیش نکشیم بهتر است.
شرکت گاز: پولش را بگیرند میتوانند حداقل یک روستا را گازرسانی کنند.
اداره مالیات: همه حسابهایش را با حکم قضایی مسدود کردهایم اما هنوز هم خرید دارد و هم فروش، با کدام حساب نمیدانیم، مالیاتش را چطور محاسبه میکنند هم نمیدانیم.
بانکها: تا دلش بخواهد تسهیلات گرفته است و میگیرد.
استانداری: تمام قد با هر نهاد و شخصی برایش رایزنی میکند که خدای نکرده نهادی مانع تولیدش نشود.
اداره کار و رفاه اجتماعی: طرح طبقه بندی مشاغل را اجرا نمیکند و وضع حقوق کارگرانش و قراردادهایشان هم که هیچ، آنجا اصلا قانون برده داری دارد نه قانون کار
صنایع و معادن: آنجا که هرچه مجوز بخواهد میدهد تا هرچه باشد بزرگترینش در جنوب را ایشان بسازند.
فرمانداری: همین نهادمان مانده بود هم که اخیرا یا با بانکها مذاکره میکند برای تسهیلات و یا هم با کارگران برای فرصت
حال درک نمیکنیم آیا باید استان را برای شکوفا شدن تنها صنعتش (به نقل از مدیران استان) نابود کرد، ما هم دوست داریم استانمان کارخانه داشته باشد، اما نه به قیمت نابودیش، جناب آقای استاندار اگر این کارخانه ۲۰۰ نفر نیرو دارد و ترستان از بیکار شدنشان است بگذارید به اطلاعتان برسانیم حداقل ۴۰۰نفر (پرسنل +همسرشان بدون فرزندان) ازاین اوضاع رنج میبرند.
در این جلسه قبل هم که به صراحت اعلام کردهاید زورمان نمیرسد! آخر این چه قدرتی است که ایشان دارند که نه میشود اموالش را توقیف کرد و نه خودش را بازداشت و نه پول بردههایش را میدهد، ایشان با چه پشتوانهای این کارها را انجام میدهد.
جناب آقای استاندار چرا همه مسولان این استان چشمهایشان را بستهاند و خود را به خواب میزنند؟، دیگر به چه زبانی باید فریاد بزنیم؟ اگر ندارد پس پول تولیدش کجا میرود؟؟ اگر سود ندارد و ضرر میدهد پس این سرمایهای که یک کارخانه ضرر ده را حمایت میکند کجاست؟ اگر دارد و از جیب میدهد چرا پول کارگر را نمیدهد؟
اگر مدیرش بنیاد تعاون است پس چرا قراردادها به اسم آقای باقری است؟ اگر مدیرش آقای باقری است چرا میگویید ما از بنیاد تعاون طلبکاریم؟ اگر اشتغال زایی میکند پس این کارگران اخراجی چیست؟ اگر کارخانه شخصی است پس این حمایت بیقید و شرط نهادهای استان از ایشان چیست؟ اگر حمایت نمیشود پس چطور به اینجا رسیدهایم؟ البته لازم است خدمتتان عرض کنم که ما نه سیاسی هستیم نه تخصصی در این زمینه داریم اما به کسی برنخورد اگر کسی نمیتواند کاری بکند برود خانهاش بنشیند و بگذارد صنعت پیشرفت کند، صنعت نیاز به کت شلوار و زبان ندارد، به دستان توانمند نیاز دارد که اگر برخیها بگذارند این دستان به حقشان برسند به امید خداوند همه چیز درست میشود، به هر حال سرتان را درد نیاورم.
جناب آقای دکتر خادمی آیا میخواهید تاریخ دوباره تکرار شود؟ زیرا اگر طلبمان بیشتر از این طول بکشد و به فرض محال گیرمان بیاید آن پول را به نانوایی ببریم حتما داستان اصحاب کهف تکرار خواهد شد. در پایان عرض میکنیم.
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من / البته آنچه به جایی نرسد فریاد است
انتهای پیام/کبنا
برچسب ها :سایت خبری و تحلیلی مهر دنا ، کارخانه فولاد یاسوج ، مهر دنا
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0